avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

امام حسن عسکرى (ع) و تصوّف

امام حسن عسکرى (ع) و تصوّف

امام حسن عسکری

از جمله جریان‏هاى فاسدى که امام عسکرى علیه‏السلام به شدّت از آن بیزارى جسته و مردم را از گرویدن به آن بر حذر مى‏داشت، گروه «صوفیه» است. این فرقه از آغاز پیدایش توسّط «ابوالقاسم کوفى بهشمیّه» توانست تحت پوشش اسلام، عدّه‏اى از مسلمانانِ ساده‏لوح را بفریبد.

محمّد بن عبدالجبّار از امام عسکرى علیه‏السلام نقل کرده که حضرتش فرمود:

از امام صادق علیه‏السلام در مورد «ابوهاشم کوفى» سؤال شد، امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«او فردى بسیار فاسد العقیده بود و مسلکى به نام تصوّف اختراع کرد و آن را مرکزى براى اعتقادات پلید خود قرار داد.»(1)

آرى، بدعت، خودنمایى، چلّه نشینى، تعطیل کردن احکام دین، انزوا و... از مظاهر تصوّف است و ائمه علیهم‏السلام با آن مقابله نموده‏اند. و موجب تأسّف آنکه این روش‏هاى غلط گاهى تحت عناوینى همچون: تشیّع، ابراز علاقه به اهل بیت علیهم‏السلام و یا تهذیب نفس انجام مى‏گیرد!

امام حسن عسکرى علیه‏السلام خطاب به صحابى گرانقدرش، ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى فرمود:

«زمانى بر مردم فرا مى‏رسد که چهره‏هایشان خندان، ولى دلهایى تاریک دارند. از دیدگاه آنان، سنّت یعنى بدعت و بدعت یعنى سُنّت. مؤمن را به دیده حقارت مى‏نگرند و فاسق را ارج مى‏نهند. فرمانروایان آنان افرادى نادان و ستم پیشه‏اند و دانشمندان ایشان دریوزه دربار ستمگرانند. ثروتمندان آنها حقّ تهیدستان را به یغما مى‏برند و کوچک‏ترها بر بزرگان خود پیشى مى‏گیرند. انسان‏هاى نادان از دیدگاه ایشان فردى آگاه و اشخاص حیله‏گر را مهذّب مى‏دانند. میان فرد با اخلاص و انسان مُردّد تمییز نمى‏دهند. آنان گوسفندان را از گرگ‏ها باز نمى‏شناسند.

از جمله جریان‏هاى فاسدى که امام عسکرى علیه‏السلام به شدّت از آن بیزارى جسته و مردم را از گرویدن به آن بر حذر مى‏داشت، گروه «صوفیه» است. این فرقه از آغاز پیدایش توسّط «ابوالقاسم کوفى بهشمیّه» توانست تحت پوشش اسلام، عدّه‏اى از مسلمانانِ ساده‏لوح را بفریبد.

عالمان و اندیشمندان آنها بدترین آفریده‏هاى الهى در روى زمین‏اند؛ چرا که به فلسفه و تصوّف تمایل نشان مى‏دهند. به خدا سوگند! آنها از عقیده [و فطرت] خود برگشته و از راه حق منحرف شده‏اند. در علاقه و محبّت به مخالفان ما زیاده‏روى مى‏کنند و شیعیان و دوستداران ما را به گمراهى مى‏کشانند. اگر به جاه و مقامى دست یابند، از گرفتن رشوه سیر نمى‏شوند و اگر به ذلّت گرفتار گردند، ریاکارانه خدا را پرستش مى‏کنند. آگاه باشید که آنان راه (سعادت و حقیقت) را بر مؤمنان مى‏بندند و مُبلّغان آئین کافرانند. کسانى که با آنها زندگى مى‏کنند، باید از آنان بر حذر بوده و دین و ایمان خویش را حفظ کنند.»

سپس امام عسکرى علیه‏السلام فرمود:

«اى ابوهاشم! این مطالب را پدرم از پدران بزرگوارش، از جعفر بن محمّد علیهم‏السلام برایم نقل نمود. این سخنان از اسرار ما است، آنها را جز براى اهلش بازگو مکن.»(2)

نفوذ افکار انحرافى و از جمله تصوّف در میان شیعیان، خطرى بوده است که بزرگان از یاران ائمه علیهم‏السلام بدان اهتمام مى‏ورزیده و گزارش آن را به امامان معصوم علیهم‏السلام منتقل مى‏نموده‏اند.

احمد بن محمد بن عیسى ـ از اصحاب امام حسن عسکرى علیه‏السلام ـ در نامه‏اى به حضرت چنین گزارش مى‏دهد:

«گروهى یافت شده‏اند که براى مردم سخنرانى مى‏کنند و احادیثى مى‏خوانند و آنها را به شما و پدران شما نسبت مى‏دهند. در میان آنهاست احادیثى که قلوب ما آنها را نمى‏پذیرد ولى امکان ردّ این روایات وجود ندارد، چرا که آنها را از پدران شما نقل مى‏نمایند. ایشان دو نفرند؛ یکى، على‏بن حَسکة و دیگرى، قاسم یقطینى.»

وى در ادامه مى‏نویسد:

«از عقاید ایشان است که مى‏گویند: مراد از سخن خدا که مى‏فرماید:

«انّ الصّلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر»(3)

مردى است که مردم را از فحشاء بازمى‏دارد نه آنکه مقصود، رکوع و سجود باشد. و مقصود از زکات نیز همان مرد است نه دراهم و اخراج مال.

و بر همین منوال، اوامر و نواهى خداوند را تأویل مى‏کنند. بر ما منّت بگذارید و راه حق و سلامت از انحرافات را بیان نمایید.»

امام عسکرى علیه‏السلام در پاسخ نوشت:

«ابن حَسکه دروغ مى‏گوید و براى شما همین کافى است که ما او را در زمره دوستان خود نمى‏شناسیم. خدا، او را لعنت کند. به خدا قسم! که پروردگار، محمّد -صلى ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله ‏و سلم- و پیامبران قبل از او را نفرستاد مگر براى دین خالص و نماز و زکات و روزه و حج و ولایت. و پیامبر گرامى اسلام -صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ‏و سلم- مردم را دعوت نکرد مگر به سوى خداى "وحده لاشریک له" و ما اوصیا از فرزندان پیامبر نیز بنده خدا هستیم و به او شرک نمى‏ورزیم. اگر اطاعتش کنیم، بر ما رحم خواهد کرد و اگر نافرمانى‏اش کنیم، ما را عذاب خواهد نمود. ما بر خدا حجّت نداریم بلکه حجّت از اوست بر ما و بر همه خلقش. من این سخنان را نفى نموده، از این اشخاص بیزارى مى‏جویم؛ شما نیز آنها را رها کنید. خداوند، لعنتشان کند. و آنان را در تنگنا قرار دهید و چنانچه آنها را در مکان خلوت یافتید، سرشان بر سنگ بکوبید.»(4)

 


1. سفینة‏البحار، شیخ عباس قمى، ص 145، بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى آستان قدس.

2. همان.

3. عنکبوت / 45.

4. رجال الکشّى، ج 2، ص 802 و 803، مؤسّسه آل البیت علیهم‏السلام .

نظرات 1 + ارسال نظر
شهاب دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ب.ظ http://www.shahabasman.blogsky.com

سلام وبلاگ قشنگی داری
به وبلاگ منم سر بزن امیدوارم از نجوم خوشت بیاد منتظرم
راستی اگر با تبادل لینک موافقی لینکم کن و بعدش خبرم کن تا لینکت کنم

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند(تو) آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد