یک شب در شهری غریب
می دانم امشب دلت از هر آرزو خالی است. سازت شکسته و قلمت حرفهای دلت را نمی نگارد.
حس می کنی امشب هم همچون همیشه جایی در دفتر زندگی برای خوشی ها برایت نمانده.
امشب غیبت مهربانی و صداقت, نور را از پهنه وجودت برده استو راهی را در این سیاهی شب غمنمی یابی.
امشب قایقت در هم شکسته و در این دریای بیکران و پرتلاطم امیدی برای زندگی نمی بینی.
امشب دلت طوفانی است ونمی دانیاین قایق شکسته عقل چگونه ترا از این موجهای سهمگین نجات خواهد داد؟
و من هم امشب تنهای تنهایم.
امشب در این شهر مسافری آواره و غریب شده ام و جایی برای ماندن و بودن نمی یابم.
به گمان تو از تنهایی عذابی بالاتر می توان یافت؟ اما همین تنهایی گاهی شراب زندگی است.
راستی ما را چه شده است؟ که هر یک از ما درمیان جمعیت غریبه شده است. تنها ، بی یار در میان آنانی که همچون ما بنی آدمند. همین بنی آدمی که اعضای یکدیگرند.
اما من دوست داشتم تنها بودم, همیشه از ازل تا ابد, اما نه در میان شما, نه دراین خیابانهای پر از ادحام, نه در میان این سلاطین دروغ و نیرنگ, نه در این شهری که پرورشگاه دزدان و هرزه ها شده است.
دوست داشتم تنها بودم در کنار چشمه ای, در سایه سار درختی, دربلندای قله ای که دستانم آسمان را لمس می کرد. در سرزمین رویائی و افسانه ای که نه آدم آنجا قدم نهاده بود و نه چشمش به آن افتاده بود. سرزمین بکری که آدم نداشت فقط سبزه بود, آب بود و درخت و آسمان صاف و سکوت و مهربانی. نه از جنس شما آدمیان, ازجنس لطافت , زلالیت و...
شرمتان باد ای دروغگویان...
دوست عزیزم بگذار اندکی از آدمها بگویم:
در روزگار ما تو انتظار داری که آدمهایش هم همرنگ روزگار باشند شتابزده و بی حوصله، و راستی اینگونه است، آنها پشت چهره ها و نقاب های دروغین پنهان می شوند. چهره ای که تو از آنها می بینی اتوکشیده با برچسب های معلم، دکتر، مهندس، مدیر ، رئیس و عناوینی از این اینگونه است. اما گاهی که در لباس چنین القاب محترمی دزد، آدمکش و هرزه و .... می بینی. آقازاده ای که به سخیف ترین روشها دزدی می کند، زن محترمه ای که مو به موی ظاهر شریعت را رعایت می کند و اتفاقاً زوجه فرد معروف و متشخصی است، اما چه بسا تنش را به هزاران وا داده باشد.
و آدمهایی که به برکت زبان چاپلوسانه شان بر گرده ی دین سوار می شوند و با فریب خلق ، منصب و مقام گرفته اند و در خلوت شان روی همه هرزه های بیابانی و خیابانی را سفید می کنند و با این همه به نصیحت و موعظه دیگران مشغول اند.
در چنین میدانی برو کلاه خویش گیر و گوشه ای بنشین که یارای صلاح و بهبودی نداری و در جمع ایشان اگر نشینی در گناه شان شریکی. می بینی که از آنان که انتظار پاکی داری ناپاکی می بینی و می بینی:
که دروغ فرمان می راند و راستی مرده است.
ازآنهایی نباش که همیشه می گویند و انگار که هیچ نگفته اند. چون یاوه گو و کم مایه اند. از آنهایی باش که هیچ نمی گویند اما با سکوت شان همه چیز را می گویند.
آنکه دانست، زبان بست
وان که می گفت، ندانست
----------------------------
گفته بودم زندگی زیباست
گفته و ناگفته بس نکته ها اینجاست
آسمان باز
آفتاب زر
باغهای گل
دشتهای بی در پیکر
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب
بوی خاک عطر باران خورده در کهسار
خواب گندمزارها در چشمه مهتاب
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پا به پای مردم پای کوبیدن
....
آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پاپرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست
ورنه خاموش هست و خاموشی گناه ماست.
------------------------------------------------------------------------------------------------
از سیاوش کسرایی
نمی دانی ،چه می دانی که انسان بودن و ماندن چه دشوار است
چه زجری می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است.
موفقیت سفری است که با دیگران لذت بخش تر می شود.
با داشتن اراده قوی مالک همه چیز هستید.
دریغا بر آن ملت که فرمانروایش یک روباه ، فیلسوفش یک ترزبان، هنرش وصله کردن و هم چشمی است.
جبران خلیل جبران
اگر بیشتر عشق بورزی بیشتری ، اگر کمتر عشق بورزی کمتری، تو همیشه در تناسب با عشقت هستی.
ما نه در آسمان زندگی میکنیم نه در زمین، بلکه در قلب کسانی زندگی می کنیم که ما را دوست دارند و ما آنها را دوست داریم
کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجربه میکنند.
عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارد عبارتند از: تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهرهی هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی. بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم میشود:
-1بازیهای جسمی:
از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام میشود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش میدهد.
-2 بازیهای تقلیدی:
کودک به تقلید نقشهایی میپردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیتها برای شروع ایفای نقش، والدین، برادران، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب میکند. در دورهی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید میکند، در حالی که در دورهی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری میکند و به تقلید رفتار همسالان میپردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروههای اجتماعی و ایفای نقشهای واقعی زندگی.
-3 بازیهای نمایشی:
کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده میکند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم میزند و یا دختر بچهای که کفش پاشنهدار مادر را پوشیده و به زحمت راه میرود.
-4 بازیهای نمادی:
زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن میبیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان میکند. برای مثال بر تکهای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف میرود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت میکند. این نوع بازیها یکی از بهترین شیوههای بازی درمانی محسوب میشوند.
-5 بازیهای آموزشی:
مهمترین وسیله ی آموزش کودک، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعبهای چوبی که کودک با جور کردن و دستهبندی کردن آنها میتواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانهی کوچک اسباببازی برای آشنا کردن کودک با واقعیتهای موجود زندگی میتوان استفاده کرد. بازیهای آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک میشوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند.
-6 بازیهای خلاقیتی:
کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار میکند، مانند نقاشی، موسیقی، خمیربازی، شنبازی و یا استفاده از لغات که او را قادر میسازد تا در آینده داستان، شعر و نمایشنامه بنویسد.
توصیههایی برای والدین
1 -به بازی کودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی شکل واقعی به خود میگیرد.
-2 تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد.
-3 با دقت در تفکرات خلاق و پویای کودکان در حال بازی میتوانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم.
-4 در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده ی خوبی باشیم.
-5 با همبازی شدن با کودکان راه دوستیها را باز کنیم و راه پنهان کاریهای دورهی نوجوانی را ببندیم.
6-کاری کنیم که بازی به صورت تجربهای لذتبخش در ذهن کودک باقی بماند.
-7 برای متوقف کردن بازی از امر و نهی استفاده نکنیم.
-8 با توجه به روحیهی کنجکاو کودک، به گونهای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
9-مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود.
-10 در انتخاب نوع بازی، به سن، جنس و تواناییهای فرزندمان توجه کنیم.
-11 نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد (به ویژه بازیهای رایانهای).
-12 برای انتخاب الگوهای صحیح، زمینهی مناسبی را برای بازیهای تقلیدی کودکانمان فراهم نماییم.
-13 از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم.
-14 وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم.
-15 آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان میتوانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم.
16 -به مطالب و نحوهی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس میشود.
-17 برای انتخاب همبازیهای خوب، فرزندمان را غیرمستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خوب تاثیر بسیار مثبتی در آیندهی او خواهد داشت.
18 -اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباببازی (ماشین، عروسک و...) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکمان تقویت خواهد شد.
19 -برای تقویت حس همکاری و مسوولیتپذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباببازیهای خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه ی بعد اجازه ی استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20 -از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازیهایش از اسباببازیهای او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران میشود.
21 -اسباببازیگران قیمت ممکن است وسیله ی بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباببازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جور کردنی، پازلها، خمیربازی، گلرس و... اسباببازیهای مناسبی به شمار میروند.
22 -اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین، جانبداری نکنیم.
23 -در محیطهای بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارکها، اجازه دهیم بچهها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
-24 از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه «نوجوانان و جوانان» اکیداً جلوگیری کنیم.
25 -کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازیهای مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
26 -کودکان باید به مجموعهای از بازیهای جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازیها را انجام میدهند (مثلاً بازیهای رایانهای)، از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش مییابد.
منبع :تبیان