avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

ویژگی های دوره نوجوانی

به نام خدا

 

ویژگی های دوره نوجوانی

نوجوانی اغلب به دوره ای بین کودکی  و بزرگسالی اطلاق می شود . این واژه ، برچسب مناسبی جهت دوره ای از زندگی فرد ( تقریباً سنین 12 – 20 سالگی ) است  و چنین استعمالی ، هیچ گونه قید و تعریفی درباره ی خصوصیات رشد نوجوان ها یا علل اختصاصی نوجوانی ندارد.

هر دوره ای از زندگی را می توان بر مبنای پاره ای از مسائل رشدی ، نظیر : مسائل بیولوژیکی ، روانی و اجتماعی دسته بندی کرد. از جمله آنها که به طور مشخص ، ولی نه الزاماً در طی دهه دوم زندگی ، اتفاق می افتد ارتباط با جنس مخالف ، آگاهی های شغلی ، رشد ارزشها و خود محوری های مسئولانه و باز شدن گره های عاطفی با والدین است.

دوره نوجوانی را باید یک مرحله بسیار مهم از زندگی تلقی کرد. دوره ای که با ویژگی هایش از سایر دوران زندگی متمایز می شود. این ویژگی ها عبارت اند از :

1- نوجوانی ، یک دوره مهم به شمار می رود.

گرچه همه ی دوران عمر مهم است ولی این دوره  مهمتر از سایرین می باشد . زیرا تأثیرات ناگهانی بر رفتار و دیدگاه فرد دارد. با در نظر گرفتن این که سایر دوره های زندگی ، به دلیل تأثیرات درازمدت آن ، پرمعنی و قابل توجه هستند ، لیکن دوره ی نوجوانی ، یکی از دوره هایی است که از هر دو جنبه ی تأثیرات ناگهانی و درازمدت برخوردار و قابل توجه است. برخی از ادوار زندگی به دلیل تأثیرات فیزیکی و بدنی ، با اهمیت و برخی دیگر از لحاظ تأثیرات روانی قابل اعتنا هستند، لیکن نوجوانی  از هر دو جهت مهم است.

2- نوجوانی ، یک دوره ی انتقال ( برزخی ) است.

انتقال به معنی یک وقفه یا تغییر از آنچه که قبلاً انجام شده نیست، بلکه بیشتر عبور از مرحله ای از رشد به مرحله ی دیگر می باشد. این به آن معنا است که آنچه قبلاٌ واقع شده ، نشانه ی خود را روی آنچه که در زمان حال و آینده اتفاق می افتد ، باقی می گذارد . کودکان در زمانی که از خردسالی به بزرگسالی می رسند، باید جنبه های کودکانه را کنار بگذارند. همچنین باید الگوهای جدید رفتاری و نگرشی را بیاموزند تا جانشین آن چیزهایی شود که ترک کرده اند.

به هرحال ، این مهم است که درک کنیم آنچه قبلاً واقع شده ، نشانه های خود را باقی گذاشته است و بر الگوهایِ نوینی از رفتارها و نگرش های فرد اثر می گذارد.

در طی هر مرحله ی انتقالی ، وضع و جایگاه فرد مبهم است. نوجوان در این زمان نه کودک و نه بزرگسال است. اگر مانند کودکان رفتار کند ، به او گفته می شود که به مانند سن خودش عمل کند و اگر سعی کند نظیر بزرگسالان عمل کند ، اغلب متهم می شود که برای شلوارهای کوتاه خود ، خیلی بزرگ شده  و برای این تلاشی که انجام می دهد تا مثل بزرگترها عمل کند ، مورد سرزنش واقع می شود. از طرف دیگر ، موقعیت مبهم نوجوانان امروز ، این منفعت را برای آنها در بر دارد که فرصتی را به منظور آزمودن شیوه های مختلف زندگی به آنها می دهد تا آنها تصمیم بگیرند که چه الگوهای رفتاری ، ارزشی و نگرشی ، بهتر می توانند نیازهای آنان را تأمین نمایند.

3- نوجوانی ، یک دوره ی تغییر است.

میزان تغییر در نگرش ها و رفتار در طی دوره ی نوجوانی با میزان تغییر در وضعیت بدنی برابر است و در طی سال های اولیه نوجوانی ، زمانی که تغییرات بدنی با سرعت انجام می شود ، تغییرات در نگرش ها و رفتار نیز با شتاب به وجود می آید و همچنان که تغییرات بدنی آرام به پیش می رود. به همان نسبت نگرش ها و رفتار نیز تغییر می یابند.

تقریباً پنج نوع تغییر وجود دارد که در طی دوره ی نوجوانی واقع می شود:

نخست :آن که ، حیات عاطفی ( انفعالی ) توسعه می یابد. شدت آن به سرعت و میزان تغییرات بدنی و روانی بستگی دارد که در این زمان واقع می گردد. زیرا این تغییرات ، معمولاً در اوایل نوجوانی سریع تر اتفاق می افتد. توسعه ی حیات عاطفی معمولاً در آغاز نوجوانی بیشتر از انتهای نوجوانی مطرح می شود

دوم : این که ، سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است، نوجوانان را از خودشان و از استعدادها و علائقشان نامطمئن می سازد. آنها به شدت احساس بی ثباتی می کنند، احساسی که اغلب با تدابیر مبهمی که آنها از سوی معلمان و والدین دریافت می کنند، تشدید می شود.

سوم : تغییراتی است که در بدن ، علائق و نقش هایی که در گروههای اجتماعی از آنان انتظار می رود ایفا نمایند، به وجود می آید و مسائل جدیدی را می آفریند. برای نوجوانان کم سن وسال ، این تغییرات بسیار زیاد است و کمتر از آنچه که قبلاً تصور می کردند قابل حل به نظر می رسد. قبل از این که آنها مسائلشان را حل کرده و به رضایت برسند ، با خودشان و مسائلشان درگیر خواهند بود.

چهارم : همچنان که الگوهای علائق و رفتار تغییر می یابد، ارزش ها نیز متغیر خواهند بود . آنچه که در زمان کودکی برایشان مهم بود، اکنون که در آستانه ی بزرگسالی قرار دارند ، کمتر اهمیت پیدا می کند؛ به عنوان مثال ، برای بیشتر نوجوانان ، مسئله ی دوستانی که از همسالان هم تیپ و جذاب باشند ، مهمتر از تعداد زیادی دوست است  که سنخیت روحی با او نداشته باشند. آنها اکنون به مسئله کیفیت ، بیشتر از کمیت، اهمیت می دهند.

پنجم  : این که ، بیشتر نوجوانان در مورد تغییرات ، حالتی متغیـّر دارند. زمانی درخواست و تقاضای استقلال دارند، ولی اغلب از مسئولیت هایی که همراه با استقلال و ارزیابی آنهاست ، هراس دارند.

4- نوجوانی ، سنی  مسئله آفرین است

گرچه هر سنی مسائل خاص خودش را دارد ، با این حال ، مسائل نوجوانان اغلب برای پسران و دختران به گونه ای است که آنها به سختی از عهده ی حلشان برمی آیند. دو دلیل برای این مسئله وجود دارد:

اول اینکه ، در سرتاسر دوره ی کودکی ، مسائل آنها بالاخره توسط والدین و معلمان حل می شود، در حالی که بسیاری از نوجوانان به دلیل بی تجربگی ، به تنهایی از عهده ی حل مسائلشان برنمی آیند.

دوم اینکه نوجوانان دوست دارند احساس کنند که افرادی مستقل و آزاد هستند . آنها درخواست ارائه راهی را دارند که خودشان بتوانند از عهده ی حل مسائل برآیند و کوشش هایی را که از جانب والدین و معلمان برای کمک به آنها ارائه می شود ، نمی پذیرند.

5- نوجوانی ، زمان جستجوی هویت است

در سراسر سن گروه گراییِ اواخر کودکی ، انطباق با معیارهای گروه به مراتب بسیار مهمتر از فرد گرایی است. همچنان که قبلاٌ اشاره شد ، کودکان در لباس ، گفتار و رفتار علاقه مندند که تقریباً و در حد امکان شبیه افراد گروه باشند. هرگونه انحراف از معیار گروه به تهدید علیه تعلق به گروه شباهت دارد. در سال های اولیه نوجوانی ، تطابق با گروه هنوز برای دختران و پسران حائز اهمیت است. به تدریج آنها درصدد جستجوی هویت برمی آیند و تمایل چندانی به این که شبیه همسالان خود در گروه باشند، ندارند.

6- نوجوانی ، سن هراس است

بسیاری از عقاید عمومی درباره نوجوانان، به شرح وضعیت آنها و ارزیابی هایی در این زمینه پرداخته است و متأسفانه تعدادی از آنها ، نظری منفی نسبت به نوجوانان می باشد. پذیرش قالب های فرهنگی در مورد  نوجوانان ( 13 تا 19 ساله ها ) بسیاری از بزرگسالانی را که باید راهنمایی و حمایت از نوجوانان را عهده دار شوند به این مرحله هدایت کرده است که از چنین مسئولیتی در قبال نوجوانان بهراسند و در نگرش های خود نسبت به آنان و تدابیری که در رابطه با رفتار نوجوانان باید اتخاذ شود ، احساس همدلی نداشته باشند.

7- نوجوانی ، زمانِ آرمان گرایی است

نوجوانان تمایل دارند که به زندگی از ورای عینک سایه و روشن نگاه کنند. آنها به خود و سایرین آن چنان می نگرند که دوست دارند بهتر از آنچه که هستند ، خود را باور کنند. این مطلب به ویژه در مورد آرزوهای نوجوان صادق است . این  آرزوها در اوایل نوجوانی با توسعه ی عواطف همراه هستند. بیشتر حالات غیر واقعی آنان شامل رنجش زیاد ، آزار و ناکامی است و نوجوانان زمانی که احساس کنند دیگران آنها را دست کم می گیرند و یا به اهدافشان دست نمی یابند ، این حالات را از خود نشان می دهند.

با توسعه ی تجارب اجتماعی و شخصی و با افزایش قدرت تفکر عقلانی ، نوجوانان رشد یافته تر ، به خود ، خانواده ، دوستان و زندگی به طور کلی واقع بینانه تر می نگرند. در نتیجه آنها کمتر از ناامیدی و توهم معقول رنج می برند و نسبت به سالهایی که جوانتر بودند واقع گراتر می شوند. این یکی از موقعیت هایی است که آنها را در شادی های بیشتری که خاص نوجوانان رشد  یافته تر است ، مشارکت می دهد.

8- نوجوانی ، آستانه بزرگسالی است

همچنان که نوجوانان به بلوغ قانونی می رسند و می خواهند این باور را پیدا کنند که نزدیک بزرگسالان هستند . مثل آنها لباس می پوشند و مانند آنها عمل می کنند ولی با این حال تصور می کنند که اینها کافی نیست. بنابراین ،  روی رفتارهایشان متمرکز می شوند تا بتوانند با بزرگسالان معاشرت نمایند. نوجوانان معتقدند که این رفتارها تصویری دلخواه از آنان را به وجود می آورد/

خصوصیات روحی وجسمی نوجوانان

دوره نوجوانی در انتهای دوره کودکی دوم وبا بروز سریع تحولات آستانه بلوغ در سنین 10 تا 12 سالگی شروع می گردد. این تحولات با نمو ساختمان جنسی در دختران وپسران آغاز می شود. این تغییرات بدنی باعث به هم ریختن تعادل دوره پیش از بلوغ می شود و مسایل تازه ای در احساسات و روابط فرد با والدین  ومعلمان پدید می آورد.

حضور دانش آموزان درسنین نوجوانی در آموزشگاه به مدت حدود حداقل 7 سال باعث دستیابی آنان به استقلال دیر تر شده و نوعی ناامنی و اغتشاش در موقعیت نوجوانان و نقش و رفتارهای آنان می شود .

برای توضیح بهتر، تغییر وتحوالات این دوره به سه مرحله تقسیم می شود:

1- مرحله اول فاصله گرفتن ( 10تا 14 سالگی )

بروز رشد جسمی واولین نشانه های بلوغ ، نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن کودک از بزرگسالان و نزدیکی به دوستان ومطرح کردن رار ورمزهای خود می گردد. این تمایل می تواند در بستن اتاق خواب یا حمام توسط کودک ودر محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن مشاهده شود. کودکانی که از عواطف گرم ودوستانه خانوادگی محروم بوده ودارای خانواد های اشفته و مستبد باشند فاصله گیری انان از کانون خانواده وگرایش به ناسازگاریها بیشتر می گردد.

2- مرحله دوم جدایی تدارکاتی ( 15 تا 17سالگی )

این مرحله که هسته اصلی نوجوانی و مشکلات ان است با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است و سطح عالی تری از ادراک ((خود  )) را تجلی می دهد برخی از  خصوصیات ویژه این دوره بشرح زیر است :

الف : رشد مغز و توانایی های شناختی .

ب) درونی شدن حیات عاطفی و ارتباط عمیق تر با گروه همسالان .

ج ) جدایی بیشتر نوجوانان از باورها و ارزشهای والدین و بزرگسالان .

د ) فراهم شدن استقلال ذهنی .

ه ) ایجاد سئوالات اساسی در ذهن نوجوانان.

د) تلاش در جهت کسب استقلال مالی و اشتغال و...

3- مرحله سوم ورود به مناسبات اجتماعی : ( 18 تا 20سالگی )

هرگاه رشد نوجوان در مراحل پیشین به گونه ای متعادل و بهنجار پیش رود دراین مرحله نوجوانی به تدریج به صورت یک فرد مستقل و خودکفا در مناسبات خانوادگی ، آموزشی ، شغلی ، اجتماعی وفرهنگی ایفای نقش می کندودر چنین صورتی می توان امیدوار بود که مراحال رشد و پرورش او به درستی انجام شده است و او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگسالی را با موفقیت آغاز کند.

در این مرحله بیشتر دختران ازدواج می کنند وبیشتر پسران با گذراندن دوران خدمت سربازی نقش اجتماعی را به عهده می گیرند.

مدیران و معلمان و والدین  نقش مهمی در دوره نوجوانی برعهده دارند تا مسئولیت تربیت و اموزش کودکان را به نسل جدید که دوره نوجوانی را طی کرده اند بسپارند

مقالات دریافتی در خصوص فراخوان چالش های مشاوره ی - مازندران

باسمه تعالی

سیاهه ی مشخصات مقالات دریافتی در خصوص فراخوان چالش های مشاوره ی عمومی

استان خراسان رضوی


ردیف

شهرستان / منطقه

نام ونام خانوادگی

عنوان مقاله

امتیاز

 

1

مشهد

زهرا مزینانی

-------------

 

2

نیشابور

نرجس خیاری

راههای برون رفت از جذب مشاور ....

 

3

ناحیه 3

سیمین یاوری

خلاقیت چیست و چگونه می توان دانش آموزا ن را خلاق کرد

 

4

ناحیه 5

لیلا آسوده خورقی

افسانه سپهری پویا

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی..........

 

5

مشهد

غلامحسن شجاعی

راههای برون رفت از جذب مشاور ....

 

6

ناحیه 7

اکرم عرفانی

چالش های مشاوره  دوره راهنمایی

 

7

منطقه 7

زهرا بهادر

چالش ها و موانع مشاوره در کشورهای مختلف

 

8

خلیل آباد

حمیده کریم نیا

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

9

تایباد

اله طیبین

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

10

خواف

محمد رضا ساعد رودی

محبوبه فیاضی رودی

مشاوره عمومی تحولی کارآمد

 

11

بشرویه

علی رضا فاطمی پور و دیگران

زمینه ها و روند گسترش مشاوره ....

 

12

بشرویه

معصومه السادات هاشمیان

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی..........

 

13

خلیل آباد

علی تیموری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی..........

 

14

کاشمر

فاطمه شهیدی فر

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

15

کاشمر

علی فرازی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی..........

 

16

کاشمر

سید رقیه بنام

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی..........

 

17

خواف

تایباد

زهره مصطفایی

فاطمه مصطفایی

چالش های پیش روی  مشاوره  عمومی

 

18

مشهد

مرجان ملک پور

چالش های پیش روی  مشاوره  عمومی

 

19

مشهد

ام فروه منوچهری

همایش چالش هاو جایگاه مشاوره  عمومی

 

20

ناحیه 2

مرضیه جباری

سهیلا قاسمی

جایگاه مشاوره   و نقش های آن

 

21

ناحیه 4

فاطمه جعفری

توجه به مشاوره در آموزش و پرورش عمومی

 

22

ناحبه 4

مریم معدنی

توجه به مشاوره در آموزش و پرورش عمومی

 

23

ناحبه 4

مریم راجعی

روشهای پیشگیرانه و دیدگاه رشدی در مشاوره عمومی

 

24

ناحبه 4

صدیقه وفا دوست

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

25

ناحبه 4

کلثوم صفر نیا

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

26

ناحبه 4

بی بی سارا گلا بگیرنیک

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

27

زبر جان

هاجر سلیمانی

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

28

سبزوار

رمضان ترابی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

29

فریمان

زهرا سادات موسوی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

30

کوهسرخ

جواد بانلی

لیلا معتقدی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

31

ناحیه 2

مینا پیراهش

سیده طیبه صلاحی

توجه به  جایگاه و چالش های مشاوره در آموزش و پرورش عمومی

 

32

ناحیه 2

طیبه دانشور زحمتکش

راهکارهای جذب منابع مالی باری بکار گیری .....

 

33

ناحیه 2

حکیمه نجات

مشاوره

 

34

تبادکان

علی مراد هژبر مقدم

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

35

خلیل آباد

علی انصاری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی و..

 

36

----

رسولیان

نقش مشاوره  و چالش های آن در مدرسه و ....

 

37

مشهد

معصومه آماره

طاهره جاودانی پور

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

38

تبادکان

طیبه قطب شریف

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

39

مشهد

پوران بقایی راوری

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

40

مشهد

معصومه آماره

طاهره جاودانی پور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی......

 

41

ناحیه 6

صدیقه مهاجری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

42

مشهد

محمود ابراهیم زاده

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

43

کاشمر

احمد راستگویی

احمد ذبیحی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

44

کاشمر

مهدی خورش

زهرا کفاشیان

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

45

کاشمر

فاطمه میرزا خانی

سید احمد نبوی

موانع توسعه مشاوره در دوره عمومی

 

46

کاشمر

ثریا احمدی

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

47

فریمان

قاسم نژاد ابراهیم

همایش ملی جایگاه و چاالش های مشاوره .....

 

48

---

فاطمه شاکر گلمکانی

زهرا ایزد خواه

راهکارهای مشاوره ای

 

49

کاشمر

مژگان نجفی پور

مشاوره در آموزش و پرورش

 

50

کاشمر

سید علی سالاری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

51

کاشمر

بی بی لعبا عارفی

نوجوانی و روانشناسی رابطه نوجوان با خانواده

 

52

کاشمر

ام فروه نجفی

جایگاه و چالش های مشاوره

 

53

کاشمر

علی مکرمی

فاطمه نبیلی نقاب

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

54

کاشمر

ایرج حسینیایی

الهام مصدقی

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

55

کاشمر

اعظم عزمی

فاطمه جمال

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

56

نیشابور

مژگان صادق پور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

57

نیشابور

حسنیه دورخشان و دیگران

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

58

سبزوار

فرزانه آسیایی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

59

خلیل آباد

ربابه نخعی

زهره یوسف زاده ایور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

60

کاشمر

سعید نیکی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

61

کاشمر

سعید نیکی

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

62

مشهد

ربابه هاتفی ترشیزی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

63

قوچان

اسماعیل رحیمی خجسته

مریم سپهری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

64

ناحیه 4

مرضیه رنگیها

مشاوران درمدارس و چالش های پیش رو

 

65

ناحیه 4

شیدا حقیقی –علی غلامی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

66

تایباد

غلامعلی حاتمی و دیگران

نیازهای کاربردی معلمان .....

 

67

تایباد

زیبا سعیدی –علی کریمی

ضرورت راهنمایی و مشاوره در آموزش ابتدایی

 

68

تایباد

عبدالله مجیدی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

69

تایباد

ندا شجیعی قند شتنی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

70

گلبهار

فائژه لطفی

اهمیت مشاوره و چالش های روانشناسی

 

71

چناران

معصومه عبدی

زمینه یابی شکست تحصیلی دانش آموزان

 

72

چناران

ثریا آدینه زاده

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

73

چناران

حسن لعل علی زاده

ملیحه صحرا گرد

شناسایی و تبیین زمینه های گسترش مشاوره

74

چناران

امیر یوسفی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

75

بردسکن

اصغر اصغری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

76

---

رضا رجبی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

77

بردسکن

خدیجه محمدی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

78

--

پرویز به آبادی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

79

بردسکن

محمد رضا احمد زاده

نیاز به مشاور و مشاوره در مدارس ابتدایی

 

80

بردسکن

محمد رضا زارعی

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

81

بردسکن

محمد عاشوری

راهکارهای درون سازمانی

 

82

مه ولات

عباس  سلطانی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

83

تبادکان

بتول حسامی

جایگاه و چالش های مشاوره

 

84

////

زهره زاهدی

جایگاه و چالش های مشاوره

 

85

---

محمد ملاکی نوزاد

زیور سلطانی شفیعی

راهکارها،انتقال تجارب و تقویت فرهنگ مشاوره

 

86

رشتخوار

محمد رحمان پور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

87

خلیل آباد

محمد فیروزیان

مژده حقیقی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

88

---

حمید رضا فلاح

جایگاه و چالش های مشاوره

 

89

رشتخوار

آمنه کاملیان

جایگاه و چالش های مشاوره

 

90

نیشابور

سید زهرا میرا احمدی

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

91

---

شهناز رنجبر

جایگاه و چالش های مشاوره

 

92

رشتخوار

مرضیه جاودانی مقدم

غلامحسین جمع آور

نقش و جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

93

میان جلگه

زهرا شهمیری

محمد بشارتی

چالش های پیش روی توسعه مشاوره

 

94

نیشابور

زهرا پور محمد

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

95

رشتخوار

حسین رحمان پور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

96

رشتخوار

ثابت رضایی

نسرین میری

جایگاه و چالش های مشاوره

 

97

رشتخوار

حسن رحمانی پور

روند مشاوره در مراکز آموزشی پیشرفته در .....

 

98

رشتخوار

رضا علی زاده مقدم

نقش مشاور و مشاوره در آموزشگاه

 

99

خلیل آباد

ربابه نخعی

زهره یوسف زاده ایور

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

100

کاشمر

زینب طهماسبی سرمزده

جایگاه و چالش های مشاوره

 

101

کاشمر

فاطمه علوی کازرانی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

102

کاشمر

احمد راستگو

شناسایی و تبیین زمینه های گسترش مشاوره

 

103

---

اکریم اربابی

نقش راهنما و مشاور در آرامش روان

 

104

کاشمر

علی غلامعلی زاده مقدم

راهنمایی و مشاوره اصول و فنون

 

105

کاشمر

رسول یوسفی مقدم

سید احمد رضایی

جایگاه مشاوره در امور تحصیلی و تربیتی

 

106

تبادکان

محسن ضیا رجایی

جایگاه و چالش های مشاوره

 

107

تبادکان

سمانه فتحعلی زاده

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

108

مشهد

کنیز رضا ضرابی

شناسایی و تبیین زمینه های گسترش مشاوره

 

109

کاشمر

صغری امیری فروتقه

مژگان نخعی پور

مشاوره در مدارس

 

110

کاشمر

طاهره اسماعیل زاده

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

111

کاشمر

نبی الله ابراهیمی

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

112

----

نازنین حاتمی کندری

مشاوره و ضرورت آن در دوره نوجوانی

 

113

کاشمر

محمد علی شهابی

مشاوره تحصیلی

 

114

کاشمر

مریم اسکندری نصر آباد

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

115

تایباد

زهره مصطفایی و دیگران

چالش های پیش روی  توسعه  مشاوره دوره عمومی

 

116

خواف

زهرا خزایی زوزنی

فاطمه عرب زوزنی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

117

خواف

عبدالوحد باهینت رودی صابر یکتای رودی

نیازهای کاربردی معلمان در ...

 

118

خواف

ابراهیم  مسبوق

سخی اله مقیمی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

119

خواف

عبدالغفور جامی رودی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

120

خواف

فاطمه دلیر ساهی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

121

خواف

علی رضا پروانه

راهکارهای مشاوره –جایگاه مشاوره

 

122

قوچان

پریسا سنجری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

123

قوچان

پریسا سنجری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

124

قوچان

مجید خلیلی

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

125

قوچان

علی حسینی نوروزی

مهارتهایی برای زندگی

 

126

سبزوار

زهرا جمالیان

روانشناسی و مشاوره نیازهای کاربردی معلمان ....

 

127

ناحیه 3

مریم سادات عرب

گسترش فرهنگ مشاوره ....

 

128

خلیل آباد

رضا صدیقی

عباس تیموریان

میزان توانایی معلمان و مدیران ابتدایی ....

 

129

احمد آباد

فاطمه شیبانی دلوئی

جایگاه و چالش های مشاوره دوره عمومی

 

130

---

ژینوس نجفقلی پور

جایگاه و چالش های مشاوره دوره عمومی

 

131

قوچان

اسماعیل رحیمی خجسته

مریم سپهری

جایگاه مشاوره در پشرفت تحصیلی ..........

 

ولایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه

میلاد با سعادت آخرین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه برتمام عاشقان عدالت وحقیقت مبارک باد

 

تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی

چرا بهانه نگیرم ِچرا نمی آیی

اگر حجاب ظهورت حضور پست منست

خدا کند که بمیرم ِچرا نمی آیی

 

خوشا به حال مادرت که بهترین پاکان رادر دامان مهربان خود دارد

نیمه ی شعبان مبارک باد . 

 

صبح انعکاس لبخند
توست


 زمین اگر برابر کهکشان تکرار شود


 حجم حقیری است


 که گنجایش بلندای تو را نخواهد داشت


 قلمرو نگاه تو دورتر از پیداست


 و چشمان تو معبدی


 که ابرها نماز باران را در آن سجده
می‌کنند


 این را فرشته‌ها حتی می‌دانند


که نیمی از تو هنوز


نامشکوف مانده است


 از خلأ نامعلوم‌تری


 دستهایی که با نیت مکاشفه


 در تو سفر کردند


 حیران


 در شب جمجمه ایستادند


 تو آن اشاره‌ای که بر براق طوفان نشسته‌ای


 تو آن انعطافی


 که پیشاپیش باران می‌روی


 آن کس که تو را نسراید


 بیمار است


زمین


 بی‌تو تاول معلقی است


 بر سینه آسمان


و خورشید اگرچه بزرگ است


 هنوز کوچک است


 اگر با جبین تو برابر شود


 دنباله تو


 جنگل خورشید است


 شاید فقط


 خاک نامعلوم قیامت


 ظرفیت تو را دارد


 زمین اگر چشم داشت


 بزرگواری تو این سان غریب نمی‌ماند


 هیچ جرأتی جز قلب تو نسوخت


 سپیدتر از سپید


بر شقیقه صبح ایستاده‌ای


 و از جیب خویش


 خورشید می‌پراکنی


 ای معنویت نامحدود


 زوداست حتی در زمین


 نام تو برده شود


 زمین فقط


پنج تابستان به عدالت تن داد


 و سبزی این سالها


تتمه آن جویبار بزرگ است


 که از سرچشمه ناپیدایی جوشید


 وگرنه خاک را


 بی‌تو جرأت آبادانی نیست


 تو را با دیدنی‌های مأنوس می‌سنجم


 من اگر می‌دانستم


 پشت آسمان چیست


 تم همانی


تو آن بهار ناتمامی


 که زمین عقیم


 دیگر هیچ گاه


 به این تجربت سبز تن نداد


 آن یک بار نیز


 در ظرف تنگ فهم او نجنگیدی


 شب و روز


 بی‌قراری پلکهای توست


وگرنه خورشید به نورافشانی خود
امیدوار است.


 صبح


 انعکاس لبخند توست


 که دم مرگ به جا آوری


 آن قسمت از زمین


که نام تو را نبرد


یخبندان است


 ای پهناوری که


 عشق و شمشیر را


 به یک بستر آوردی


 دنیا نمی‌تواند بداند


 تو کیستی

     

         

نیمه شعبان

میلاد فرخنده یگانه عدالت گستر گیتی حضرت حجه ابن الحسن صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر تمامی شیعیان تبریک و تهنیت باد


 


نیمه شعبان در اذهان شیعیان و محبّان اهل‌بیت علیهم‏السّلام، به عنوان روز میلاد نجات بخش موعود معنا و مفهوم می‏یابد. روز میلاد بزرگ مردی که انسانیت، ظهور او را به انتظار نشسته و عدالت برای پای‏بوس قدمش لحظه‏شماری می‏کند.

نیمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجسته‏ای است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرّک ساخته است، اما همه عظمت آن در این خلاصه نشده و در تقویم عبادی اهل ایمان نیز از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار است.

در روایاتی که از طریق شیعه و اهل تسنّن نقل شده فضیلت‌های بسیاری برای عبادت و راز و نیاز در شب و روز خجسته نیمه شعبان بر شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایی است از این موضوع که برای رسیدن به صبح وصال موعود باید شب وصل با خدا را پشت سر گذاشت، و تا زمانی که منتظر، عمر خویش را در طریق کسب صلاح طی نکند نمی‏تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.

با توجه به اهمیّت فراوانی که روایات به شب نیمه شعبان داده شده و حتّی آن را هم پایه شب قدر شمرده‏اند، در این مجال برخی از روایت‌هایی را که در بیان مقام و منزلت این شب روحانی وارد شده‏اند مورد بررسی قرار می‏دهیم. باشد تا خداوند ما را به عظمت این شب مقدس واقف گرداند و توفیق بهره‏برداری از برکات آن را عطا فرماید:

از پیامبر اکرم صلّی ‏الله‏ علیه ‏و آله در این زمینه روایت‌های بسیاری نقل شده که یکی از آنها به این شرح است:

شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت: ای محمد! چگونه در این شب خوابیده‏ای؟ پرسیدم: ای جبرییل! مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمّد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن! امشب درهای آسمان گشوده می‏شوند، درهای رحمت باز می‏گردند و همه درهای خوشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش نیز گشوده می‏شوند. خداوند در این شب به تعداد موها و پشم‌های چهارپایان (بندگانش را از آتش جهنم) آزاد می‏کند. امشب خداوند زمان‌های مرگ را ثبت و روزی‌های یک سال را تقسیم می‏کند و همه آنچه را که در طول سال واقع می‏شود نازل می‏سازد. ای محمد! هر کس امشب را با منزّه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او (تهلیل)، یاد بزرگی او (تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب (تطوع) و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام می‏دهد، خواهد بخشید... .(۱)

یکی از همسران پیامبر اکرم صلّی ‏الله ‏علیه ‏و آله حالات ایشان را در شب نیمه شعبان چنین بیان می‏کند:

در یکی از شب‌ها ناگهان متوجه شدم که پیامبر خدا بستر خود را ترک کرده است، به جستجوی ایشان پرداختم، امّا به ناگاه دیدم که حضرتش مانند جامه‏ای که بر زمین افتاده باشد به سجده رفته و چنین راز و نیاز می‏کند:

«أصبحت إلیک فقیرا خائفا مستجیرا فلا تبدّل اسمی و لا تغیِّر جسمی و لا تجهد بلائی و اغفرلی»؛

به سوی تو آمدم در حالی که تهیدست، ترسان و پناه جویم، پس نام برمگردان، جسم مرا تغییر مده، گرفتاریم را افزون مساز و از من در گذر.

آنگاه سر خود را بلند کرد و بار دیگر به سجده رفت و در آن حال شنیدم که می‏فرمود:

«سجد لک سوادی و خیالی و امن بک فؤادی هذه یدای بما جنیت علی نفسی یا عظیم ترجی لکلّ عظیم إغفرلی ذنبی العظیم فإنّه لایغفر العظیم إلّا العظیم»؛ سراپای وجودم برای تو سجده کرده و قلبم به تو ایمان آورده است؛ این دو دست من با همه جنایتی که بر خود روا داشته‏ام، پس از بزرگی که برای هر کار بزرگی امیدها به سوی تو است؛ از گناهان بزرگ من درگذر، چرا که از گناهان بزرگ در نمی‏گذرد مگر پروردگار بزرگ.

بعد از ادای این کلمات سر خود را بلند کرده و برای سومین بار به سجده رفت و این جملات را بر زبان جاری ساخت:

«أعوذ برضاک من سخطک و أعوذ بمعافاتک من عقوبتک و أعوذ بک منک أنت کما اثنیت علی نفسک و فوق ما یقول القائلون»؛ از خشم تو به خشنودیت پناه می‏برم، از کیفر تو به بخشش تو پناهنده می‏شود و از تو به سوی خودت پناه می‏جویم، تو همان گونه‏ای که خود توصیف کرده‏ای و بالاتر از آنی که گویندگان می‏گویند.

لحظاتی دیگر سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت و در حالی که می‏فرمود:

الّلهمّ إنّی أعوذ بنور وجهک الذی أشرقت له السموات و الأرض و قشّعت به الظلمات و صلح به أمر الأوّلین و الآخرین أن یحلّ علیّ غضبک أو ینزّل علیّ سخطک أعوذ بک من زوال نعمتک و فجاهٔ نقمتک و تحویل عافیتک و جمیع سخطک، لک العتبی فی استطعت و لاحول و لاقوهٔ إلّا بک»؛ خدایا به نور وجه تو که آسمان‌ها و زمین از آن روشن شده، تاریکی‌ها با آن از بین رفته و کار پیشینیان و آیندگان با آن اصلاح شده است پناه می‏برم، از این که به خشم تو گرفتار شوم و یا دشمنی تو بر من نازل شود. پناه می‏برم به تو از زوال نعمتت، نزول ناگهانی عذابت، دگرگونی سلامتی‏ات و همه آنچه که خشم تو را در پی دارد. خشنودی نسبت به آنچه من در توان دارم از آن توست و هیچ حرکت و نیروی نیست مگر به سبب تو.

چون این حال را از پیامبر دیدم او را رها کردم و شتابان به طرف خانه حرکت کرد. نفس‏نفس زنان به خانه رسیدم. وقتی پیامبر به خانه برگشتند و حال مرا دیدند گفتند: چه شده است که این چنین به نفس‏نفس افتاده‏ای؟

گفتم: ای رسول خدا من به دنبال شما آمده بودم، پس فرمود:

آیا می‏دانی امشب چه شبی است؟! امشب شب نیمه سعبان است. در این شب اعمال ثبت می‏گردند، روزی‌ها قسمت می‏شوند، زمان‌های مرگ نوشته می‏شوند و خدواند تعالی همه را می‏بخشد مگر آنکه به خدا شرک ورزیده یا به قمار نشسته است. یا قطع رحم کرده یا بر خوردن شراب مداومت ورزیده یا بر انجام گناه اصرار ورزیده است... .(۲)

پرسشی که با مطالعه روایت‌های بالا به ذهن خطور می‏کند این است که چرا با این که در بسیاری از روایات تصریح شده که تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزی آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت می‏گیرد، در دو روایت یاد شده شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟

مرحوم سیّد بن طاووس (م ۶۶۴ ق.) در پاسخ پرسش یاد شده می‏گوید:

شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم‏روزی به صورتی که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت می‏گیرد، اما تعیین حتمی زمان مرگ و یا تقسیم حتمی روزی‌ها در شب قدر انجام می‏شود. و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم می‏شوند، ولی تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان در شب قدر واقع می‏شود. این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده می‏شود. به عبارت دیگر اموری که در شب قدر تعیین و تقسیم می‏گردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده می‏شود. همچنان که اگر پادشاهی در شب نیمه شعبان به شخصی وعده دهد که در شب قدر مالی را به او می‏بخشد، در مورد هر دو شب این تعبیر صحیح خواهد بود که بگوییم مال در آن شب از آن حضرت چنین بخشیده شده است.(۳)

کمیل بن زیاد از یاران امام علی علیه‏السّلام چنین روایت می‏کند که:

در مسجد بصره در نزد مولایم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکی از ایشان پرسید: معنای این سخن خداوند که: «فیها یفرق کل أمر حکیم»(۴) ؛ در آن شب هر امری با حکمت معین و ممتاز می‏گردد، چیست؟ حضرت فرمودند:

«قسم به کسی که جان علی در دست اوست همه امور نیک و بدی که بر بندگان جاری می‏شود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم می‏شود. هیچ بنده‏ای نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعای خصر بخواند، مگر آن که دعای او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است ای کمیل؟ گفتم ای امیرمؤمنان آمده‏ام تا دعای خصر را به من بیاموزی، فرمود:

بنشین ای کمیل! هنگامی که این دعا را حفظ کردی خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یاری و کفایت می‏کند و تو را روزی می‏دهد، و از آمرزش او برخوردار می‏شوی، ای کمیل! به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بوده‏ای بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود... (۵)

شایان ذکر است که این دعا همان دعایی است که امروزه آن را با نام «دعای کمیل» می‏شناسیم.

امیرمؤمنان علی علیه‏السّلام، در روایتی دیگر در فضیلت شب نیمه شعبان چنین می‏گوید:

در شگفتم از کسی که چهار شب از سال را به بیهودگی بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و اولین شب از ماه رجب... .(۶)

از امام صادق علیه‏السّلام روایت شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسی که از فضیلت شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود فرمودند:

این شب برترین شب‌ها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بر بندگان جاری می‏سازد و از منّت خویش گناهان آنان را می‏بخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کننده‏ای را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند آن را برای ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را برای پیامبر ما قرار داده است. پس بر دعا و ثنای بر خداوند تعالی بکوشید، که هر کس در این شب صد مرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاری سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگی (لا اله الا اللّه) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر بندگانش دارد، همه گناهانی را که او انجام داده بیامرزد و درخواست‌های دنیوی و اخروی او را برآورده سازد، چه درخواست‌هایی که بر خداوند اظهار کرده و چه درخواست‌هایی که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است... .(۷)

آنچه ذکر شد بخشی از روایات فراوانی است که در فضیلت شب و روز نیمه شعبان وارد شده‏اند( ۸) ، امّا باید دانست شرافت این شب خجسته، علاوه بر همه آنچه که بیان شد، به اعتبار مولود مبارکی است که در این شب قدم به عرصه خاک نهاده است. وجود مقدسی که سالها پیش از تولدش مژده میلاد او به مسلمانان داده شده بود و شاید همه عظمت این شب و تکریم و بزرگداشتی که در کلمات معصومان علیهم‏السّلام از آن شده است به خاطر وجود همین مولود مبارک باشد. چنانکه بزرگانی چون سیّد بن طاووس به این موضوع اشاره کرده و بر همگان لازم دانسته‏اند که در این شب خدای خویش را به سبب منّت بزرگی که با میلاد امام عصر علیه‏السّلام بر آنها نهاده سپاس گویند و تا آنجا که توان دارند شکر این نعمت الهی را به جای آورند.(۹)

متن پیامک به مناسبت عید نیمه شعبان

امام زمان علیه السلام

 

- چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی     چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن          خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

 

- تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام                   دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی

 

- وعده‏ دیدار نزدیک است ‏یاران مژده باد         روز وصلش می‏رسد، ایام هجران می‏رود

 

- دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم       چون بنگرم به ماه و کنم یاد روی تو

 

- محض یار مهربان آن مونس و آرام جان         ناله از دل سر دهم وز هجر او اشکم روان

 

- کوری اگر ز عیسی چشمش بشد سلامت     بر جمله درد عالم مهدی بود شفایی  

 

- ای منتظر، غمگین مباش قدری تحمل بیشتر   گردی به پا شد از افق گویا سواری می‌رسد

 

- آقا!

قنوت سبز نمازم به التماس در آمد       چه می‌شود که مرا خیری از دعای تو باشد

 

- بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز      که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد

 

- ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد       بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد

 

- مهدی جان!

سئوالی ساده دارم از حضورت               من آیا زنده‌ام وقت ظهورت 

اگر که آمدی من رفته بودم                        اسیر سال و ماه و هفته بودم 

دعایم کن دوباره جان بگیرم               بیایم در رکاب تو بمیرم

 

- بر چهره پر ز نور مهدی صلوات             بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست                 بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

 

- آقا بیا به خاطر باران ظهور کن           ما را از این هوای سراسیمه دور کن

وقتی برای بدرقه عشق می‌روی            از کوچه‌های خسته ما هم عبور کن

 

- سر راهت در انتظارم                برده هجرت صبر و قرارم

جز ظهورت ای گل زهرا              به خدا حاجتی ندارم

 

- سوگند به هر چهارده آیه نور          سوگند به زخم‌های سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می‌گردد              مهدی به میان شیعه برمی‌گردد

 

- اگر که آمدی من رفته بودم                    اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم                  بیایم در رکاب تو بمیرم

 

- هنوزم انتظارم انتظار است        هنوزم دل به سینه بی قرار است  

 هنوزم خواب می‌بینم به شبها          همان مردی که بر اسبی سوار است   

 همان مردی که آید جمعه روزی          و این پایان خوب انتظار است

 

- اگر از منتظرانت بودم          چون دیده نرگس نگرانت بودم

با این همه رو سیاهی  و سنگدلی        ای کاش که از همسفرانت بودم

 

 - سلام ای انتظــار انتظـــارم     سلام ای رهبر و ای یادگارم

  سلامم بر تو ای فرزند زهرا       سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا

 

- این دیده نیست قابل دیدار روی تو      چشمی دگر بده تا تماشا کنم تو را

 

- امشب ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس         وز برج ولایت قمرى داد به نرجس

  خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس      برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس

 

- بر منتظرین مژده بده منتظر آمد              از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد

 

- سپیده خواهد آمد            یاس نرگس خواهد آمد              

گر تکانی بدهیم بر دلمان        مهدی صاحب زمان، خواهد آمد

 

- کاش می‌شد واژه‌ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس ...

 

- آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟!

 

- به امید روزی که متن تمام پیامک‌ها یک جمله باشد و آن: مهدی آمد.

 

- کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟

 

- مهدی جان!

به روسیاهی‌مان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند.

 

- تو خواهى آمد و یاس‏ها و نیلوفرهاى «سرکش‏» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاس‏هاى کبود خواهد بود.

 

- مهدی جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دل‏هایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مى‏خوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مى‏کنند.

روشهای ارتباط با کودکان

 

دیدهمی‌شود که والدین مختلف شیوه‌های متفاوتی را برای ارتباط کودکان خود بکار می‌برند. این شیوه های مختلف مطمئنا نتایج مختلفی را به بار می‌آورند و اینکه آیا ارتباط مناسبی هستند یا خیر ، قابل بحث می‌باشند. هر چند روشهای متعددی هر یک از والدین می‌توانند داشته باشند، اما همه آنها را در یک چهار دسته می‌توان طبقه بندی کرد. این دسته بندی بر اساس دو ویژگی مهم در ارتباط با کودک صورت می‌گیرد شامل محبت و قاطعیت.

تعریف قاطعیت

با توجه به معنای لغوی قاطعیت در ارتباط با کودک به معنی استواری و ثبات در رأی و نظر و غیره است. بطوری که با دلیل خاصی کاری انجام شود و ادامه پیدا کند و براحتی تغییر نکند. برخی والدین بسیار قاطع و برخی فاقد کمترین قاطعیت هستند.

تعریف محبت

همانطور که پیداست منظور از محبت همان پذیرش و صمیمیتی است که والدین در مقابل کودک از خود نشان می‌دهند. برخی از والدین بسیار صمیمی و برخی طرد کننده هستند.

انواع والدین بر حسب نحوه برخورد با کودکان

والدین را بر حسب اینکه چه میزانی از قاطعیت و محبت را در ارتباط با کودکان خود نشان می‌دهند می‌توان به چهار طبقه دسته بندی کرد.

والدین قاطع و محبت کننده

این دسته از والدین آنهایی هستند که قاطعیت در کلام و گفتار دارند. بدون دلیل کاری را انجام نمی‌دهند و وقتی دلیلی برای انجام کاری وجود داشته باشد با قاطعیت آن را انجام می‌دهند. یا برعکس ، اگر دلیلی منطقی وجود نداشته باشد با قاطعیت از انجام آن خودداری می‌کنند و تسلیم خواسته‌های کودک نمی‌شوند. آنها در عین قاطع بودن ، صمیمی و با محبت نیز هستند. به خواسته‌های کودک به صورت متعادل توجه دارند و از اینکه تمام خواسته‌های کودک را برای ساکت کردن او بپذیرند خودداری می‌کنند. فرزندان این والدین با اینکه محبت و صمیمیت زیادی از والدین خود دریافت می‌کنند لوس بار نمی‌آیند.مثال: علی پسر 4 ساله است. او چند دقیقه پیش یک بستنی بزرگ خورده است. با اینحال یک بستنی دیگر از مادرش می‌خواهد. مادر احساس می‌کند که خوردن بستنی زیاد برای سلامتی او خوب نیست. بنابراین تقاضای او را با گفتن این جمله که عزیزم همین حالا بستنی خوردی ، فردا یکی دیگر برایت می‌خرم. علی پاهایش را به زمین می‌کوبد و بستنی می‌خواهد. مادر مجددا با همان لحن خوب و صمیمی برایش توضیح می‌دهد. علی قبول نمی‌کند و شروع به داد و بیداد می‌کند. مادر با حفظ قاطعیت خود و تسلیم نشدن در مقابل علی ناراحتی خود را یک اخم کوچک در چهره نشان می‌دهد. علاوه بر این علی قبلا هم یاد گرفته است که با این شیوه‌ها نمی‌تواند نظر مادر را تغییر دهد. از او می‌پرسد: فردا برایم می‌خری؟
چنین مادرانی کار تربیت کودک را با محبت و پذیرش جلو می‌برند و از تنبیه بدنی خودداری می‌کنند. و از شیوه‌هایی مثل قطع کوتاه محبت (مثل اخم ، مثل نگاه تنبیه آمیز) برای تنبیه استفاده می‌کنند. همچنین روشهایی در طولانی مدتی تأثیرات خوبی روی رفتار کودک خواهند داشت.

والدین قاطع طرد کننده

این دسته از والدین با وجود قاطعیت زیادی که دارند فاقد محبت و صمیمیت هستند. آنها در رفتار و گفتار خود چندان پذیرش و صمیمیتی از خود نشان نمی‌دهند. به عبارتی دیکتاتورمآب هستند، سختگیر و خشک و خشن می‌باشند. ممکن است از تنبیه‌های شدید هم استفاده کنند. کودکان این والدین نیز با اینکه یاد گرفته‌اند به هیچ طریق قادر به تغییر نظر والدین خود نخواهند شد، اما همیشه احساس خلاء عاطفی می‌کنند.این کودکان یا مثل والدین خود طرد کننده و سرد و خشن بار می‌آیند یا شدیدا نیازمند محبت. چنین شیوه ارتباطی عواقب وخیمی برای کودک می‌تواند داشته باشد. چنین کودکانی اختیار ، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی ندارند. در مثال فوق مادر قاطع و طرد کننده بودن اینکه توضیحی برای کودک بدهد از تسلیم شدن در مقابل او خودداری می‌کند و از تنبیه استفاده می‌کند.

والدین با محبت فاقد قاطعیت

این والدین شاید به همان اندازه والدین قاطع با محبت به کودکان خود محبت می کنند اما قاطعیت کافی ندارند. بطوری که با کوچکترین اصرار و پافشاری تسلیم کودک می‌شوند. رفتارهای خود را زود تغییر می‌دهند و شیوه تربیتی و ارتباطی ندارند. این کودکان یاد می‌گیرند که با کمی اصرار می‌توانند پدر یا مادر را راضی کند. در مثال فوق مادر با محبت و فاقد قاطعیت ممکن است با وجود عدم رضایت خود بستنی دوم و سوم را نیز برای کودک خود بخرد.

والدین فاقد قاطعیت طرد کننده

این دسته از والدین نه قاطعیت دارند نه محبت. معمولا کودکان را بحال خود می‌گذارند. بر شیوه‌های تربیتی پایبند نیستند. و بسیار سهل‌ گیر هستند. توجهی به نیازهای کودک چه جسمی و عاطفی ندارند و عمدتا به دنبال نیازها و خواسته‌های خود هستند. این کودکان یاد می‌گیرند روی والدین خود حساب نکنند. دارای آزادیهای مطلق هستند و سرخود بار می‌آیند. کدام شیوه ارتباطی مناسبتر است؟
باید توجه داشته باشیم که قاطعیت و محبت و تعیین میزان آن در ارتباط با کودک اهمیت بسیار دارد. درجاتی از قاطعیت همراه با محبت برای ارتباط با کودک ضروریست. بطوری که سالمترین فرزندان را گروه والدین قاطع با محبت پرورش دهند. آنها اعتماد به نفس بالایی دارند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفی‌شان رشد پیدا می‌کند. آنها یاد می‌گیرند باید برخی خواسته‌ها را بنا به دلایلی به تأخیر انداخت. همچنین در کنار محبتی که از والدین خود دریافت می‌کند، می‌داند که قاطعیت پدر و مادر به معنی فقدان محبت آنها نسبت به او نیست.

توصیه‌های تربیتی برای ارتباط با کودک

  • اساسی ترین بخش ارتباط با کودک از طریق زبان و گفتار است. در کنار اینکه سعی می‌کنیم توضیحات خود را در حد درک و توان کودک ارائه کنیم، از بکار بردن واژه‌ها و اصطلاحات و تلفظ کودکانه خودداری کنیم. کودک شیوه صحیح ارتباط زبانی را از پدر و مادر یاد می‌گیرد، بنابراین شیوه درست برقراری ارتباط زبانی را به او نشان دهیم.

·       از گول زدن و فریب دادن کودک بخاطر اینکه موقتا او را ساکت کرده باشیم یا بنا به دلایل دیگر خودداری کنیم. کودکان به زودی خواهند فهمید ما از همین شیوه‌ای استفاده می‌کنیم و این مسأله موجب خواهد شد اعتماد کافی بر ما نداشته باشند.

  • احساسات کودک را درک کنیم. کودکی که گریه می‌کند نیاز به درک شدن دارند. زمانی که کودک حس کند با او همدردی می‌شود، راحتتر آرام می‌گیرد تا زمانی که پدری به اجبار از وی می‌خواهد بس کند. مثال: کودکی شدیدا گریه می‌کند چون جوجه اردک او مرده است. پدر از او می‌پرسد: خیلی ناراحتی؟! کودک می‌گوید: بله. پدر دوباره می‌پرسد: خیلی اونو دوست داشتی؟ کودک کلی آرامتر می‌گوید: بله ، اون دوست من بود و پدر می گوید: آره خیلی بده آدم دوستش را از دست بده.در ارتباط فوق با دریافت همدردی پدر به سرعت آرام می‌گیرد. در صورتی که قبلا هم به همین شیوه عادت کرده باشد. پدر و مادرانی که اولین بار از این شیوه استفاده می‌کنند مراقب باشند که این رفتار برای کودک تازگی دارد و ممکن است منظور شما را خوب درک نکند و در حالیکه منتظر واکنشهای قبلی شماست رفتارهای دیگری از خود نشان دهد. در هر حال تداوم چنین شیوه کودک را به این مسأله عادت خواهد داد.

  • اگر می‌خواهید قاطعیت داشته باشید، این رفتار را در مقابل هر خواسته کودک نمی‌توان بکار برد. خواسته‌هایی را که شما دلایل منطقی برای رد آنها دارید با قاطعیت رد کنید. در غیر اینصورت اگر قرار است رفتاری را با اصرار کودک تسلیم شده و انجام دهید بدون اصرار او در همان مرحله اول خواستن انجام دهید.

  • همینطور اگر خواسته‌ای از کودک دارید و می‌خواهید حتما کودک آن را انجام دهد تا آخرین مرحله یعنی زمانی که او رفتار مورد نظر را انجام می‌دهد قاطع بمانید.
  • با کودکان خود زیاد صحبت کنید. این کار علاوه بر سرعت بخشیدن به رشد کلامی او رابطه مناسب و نزدیکی را بین شما و او ایجاد می کند.
  • روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد.

  • انتظارات خود را متناسب با تواناییهای او در آوریم.
  • به او فرصت دهید صحبت کنید و دلایلش را توضیح دهد.
  • بازی بهترین موقعیت برای برقراری ارتباط با کودک است. ساعات زیادی را برای بازی با کودک اختصاص دهیم.
  • تنبیه را برای فرو نشاندن خشم و ناراحتی خود استفاده نکنیم. علاوه بر اینکه سعی می‌کنیم تنبیه‌ها بدنی نباشد آنها را به عنوان یک شیوه و با حفظ خونسردی خود بکار ببریم.
  • ((رشد. شبکه ملی مدارس ایران))

 

رفتار کودک از بدو تولد تا 15 سالگی

مقدمه

رابطه کودک با مادر بهترین روابطی است که بین دو انسان برقرار می‌شود و این روابط می‌تواند برای سالهای بعد، آموزنده باشد و یا الگویی برای شخصیت بعدی کودک و رابطه او با سایرین باشد. تقریبا همه مادران کوشش دارند که رابطه آنان با فرزندانشان تا حد امکان مطلوب باشد. در این رابطه فقط مادر دخالت ندارد، بلکه کودک نیز در این امر سهیم است. بنابراین لازم است بعضی از خصوصیات اخلاقی کودک را در سنین مختلف مورد مطالعه قرار دهیم. و هر قدر مادر در این خصوصیات آگاهی کاملتری داشته باشد، بهتر می‌تواند با او کنار بیاید، اگر بداند که با وجود همه کوششهای او ، باز هم همه چیز آرام و بی دردسر نخواهد بود، در این صورت با مشکلات ، رابطه صحیحی برقرار خواهد ساخت.
هر قدر مادر ، ماهر ، با استعداد و مهربان باشد، رابطه او با کودکش آرامتر و بی دردسرتر خواهد بود. و در نتیجه مشکلات آینده‌اش ، برای مادر قابل پیش بینی خواهد بود. تغییرات اخلاق و رفتار کودک حتی در قسمتهای پیچیده و بغرنجی از آن ، مانند رابطه او با مادرش هم ، دارای نظم و ترتیب و قابل پیش بینی است. میزان سازگاری و همکاری کودک با شما ، تنها بستگی به طرز رفتار و مهارت شما در تربیت کودک ندارد، بلکه به نحوه قابل ملاحظه‌ای با تغییرات خود کودک در حال رشد و نمو نیز دارد. در ضمن باید بدانید، وقتی کودک شما در مقابلتان مقاومت به خرح می‌دهد، اغلب کودکان در این سن ، چنین نیستند. در این صورت عکس العمل شما با این موضوع فرق خواهد داشت.

کودکان شیرخوار

هر کودک شیرخواری حسب تفاوتهای فردی در برخورد با مادر برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی ، رفتار خاصی دارد. در این خصوص مادران باید بگذارند تاکودک خود برنامه غذایش را تنظیم کند و تقاضای طبیعی‌اش معین کند که چه موقعی باید بخورد و بخوابد. اما در حقیقت این مساله تمام هدف نیست، بلکه نیمی از آنست. روش بزرگ کردن کودک، بنا به عکس العمل او در برابر احتیاجات طبیعی و فطری کودک و بر حسب نظم و ترتیب آن ، توسط مادر تنظیم می‌گردد. در این صورت هر نوع نیاز کودک برآورده می‌شود.
بعضی از کودکان ، تابع نظم مادرند و بعضی در این قالب نمی‌گنجند. آنچه ما در جستجوی آن هستیم، ترکیبی از این دو حالت است. یعنی تنظیم شخصی و خود به خود کودک که شامل نیروهای داخلی و خارجی هر دو است. گاهی تقاضای کودک، مافوق توانایی مادر است، در این صورت مادر باید خود را در برابر تقاضاهای زیاد طفل ، محافظت کند. البته هدف اصلی سازش و تطابقی است که بین طرفین برقرار می‌شود، ولی اگر کودک نسبت به تعدیل تقاضاهای خود ، استعداد و توانایی نشان ندهد، این وظیفه مادر است که اقدام نماید و در مقابل تقاضاهای کودک ، خودداری نشان دهد. چنین حالتی فقط تملق به زمان شیرخوارگی ندارد، بلکه متعلق به تمام سالهای برخورد است.

کودکان 18 ماهه

کودک هیجده ماهه در حالیکه ظاهرا «بزرگ شده است و کاملا» جست و خیز دارد ولی از نظر روابطش با مادر خیلی شبیه بچه ی شیر خوار است او دوست دارد بیشتر بگیرد تا بدهد. او از چیزهایی که می‌داند و می‌تواند، استفاده کافی می‌کند و نیازها و احتیاجهای خود را به سایرین می‌فهماند. او بوسیله اشاره و تلفظ کلماتی مانند «آه ـ آه» به سرعت منظور خود را می‌فهماند. جواب «نه» را از دیگران به راحتی قبول نمی‌کند. می‌داند که کلمه «نه» راحتترین و متداولترین کلمه‌ای است که بکار می‌رود.
کودک هیجده ساله وقتی راه می‌رود، با حرکت پاها فکر می‌کند و دوست دارد هر چه به دستش می‌رسد، بگیرد. احساس او نسبت به زمان بسیار کم است. او هر چه را که می‌خواهد، همین الان می‌خواهد. مدتی نخواهد گذشت که کودک هیجده ماهه بر اثر رشد، این مراحل را پشت سر می‌گذارد و در سن دو سالگی مادر می‌بیند که او اخلاق خوشی دارد و آدم مطیعی است.

کودک بیست و یک ماهه

کودک در این سن دوست دارد. هر چه که مورد علاقه‌اش است، همراهش باشد. از تغییر وضعیت ناراحت است و چون گنجینه‌ای لغات او کامل نیست، نمی‌تواند منظورش را بفهماند بنابراین به گریه و ناسازگاری کردن، متوسل می‌شود. مادر خوب و والدین آگاه ، سعی دارند منظور کودک را به سرعت درک و عملی کنند چون در غیر این صورت با لجبازی و ناسازگاری کودک روبه رو خواهند شد. امنیت کودک وقتی عادی است که همه چیز مثل سابق باشد. از تغییر جا یا تغییر لباس و غذا متنفر است.خوشا به حال کودک بیست و یک ماهه ای که والدینش ، واقعی بودن نیازهای او را تشخیص دهند.

کودک دو ساله

برای یک کودک دو ساله ، برعکس کودک هیجده ماهه ، اطاعت ، کاری دلپذیر و آسان است. گذشت شش ماه به کودک این را می‌دهد که در مقابل والدینش فرمانبردار خوبی باشد. کودک در دو سالگی بیشتر اوقات ، شنونده و اجرا کننده بسیار خوبی است. این حالتها جزء ذات کودک است، و اگر والدین بدانند که در چه مدت این تغییرات صورت می‌گیرد تقاضاها و انتظارهای خود را از کودک ، با امکانات و قدرت او تطبیق می‌دهند و در نتیجه ، در امر تربیت او توفیقهای بیشتری عایدشان می‌شود.

کودک دو سال و نیمه

کودک در این سن ، منفی باف ، لجوج و سرسخت است. اگر مادر بخواهد با عجله لباس او را تنش کند، کودک فریاد می‌زند: «خودم می‌خواهم بپوشم» و اگر پدر به او بگوید: «لباست را بپوش» خواهد شنید که می‌گوید: «می‌خواهم مامان لباس تنم کند.» کودک دو و نیم ساله متلون است. اگر مادر به طرف او رود. بابا را می‌طلبد و به عکس اگر بابا به طرفش برود، مامانش را می‌خواهد. او در دنیایی از تضاد سیر می‌کند. و این کلمات بر زبان او جاری است: «می‌کنم .. نمی‌کنم .. می‌خواهم .. نمی‌خواهم .. می‌توانم .. نمی‌توانم .. بله .. نه»
انتخابهای او چند تایی است و در هر دقیقه ، نوعی را می‌پسندد، اگر انواع باشد همه را طالب است اگر جلوی او را نگیرند، ممکن است مدتها از یک سمت به سمت دیگر حرکت کند. اگر مادر به او بگوید: «مربا می‌خواهی» می‌گوید «نمی‌خواهم» اما به محض اینکه مربا کنار گذاشته شود، او مربا می‌خواهد. مشکل مادر برای تربیت او ، این است که باید حتی الامکان او را در مسیر یک طرفه قرار دهد. کارهای روزانه را خودتان انتخاب کنید و فرصت انتخاب به او ندهید. وقتی می‌خواهید او را با خود به بیرون ببرید، در حالیکه از تفریح در بیرون برایش سخنرانی می‌کنید لباس تنش کنید. اگر از او برای بیرون رفتن ، اجازه بخواهید، کلاهتان پس معرکه است. به هر قیمت که می‌دانید از پرسشهایی که او باید چواب «نه» را ادا کند، پرهیز نمایید. به او زیاد فرصت انتخاب ندهید. اگر این فرصت را داشته باشد، مطمئن باشید که از فرصت خود راضی نیست.
در تمام دستورها، خواهش و تقاضاهایش تکبر و غرور زیاده از حدی دیده می‌شود. لذا مادر باید به جای نشستن و غصه خوردن ، راه و روش تسلط بر فرزند را بیاموزد و این مطلب را همواره در نظر داشته باشد، سعی کند کودک حرفهای او را بدون چون و چرا بشنود و به عکس در مقابل کارهای بی‌اهمیت تسلیم شود. مثلا «بگوید: البته ... بله قربان ... حتما» مادران باید به خاطر داشته باشند که کودک 5/2 ساله ممکن است. رفتارش با شما بسیار خوب یا بد باشد، اما او شما را بسیار دوست دارد و تمناهای زیادی از شما دارد. جالبترین استعدادهای خود را می خواهد به شما نشان دهد، و دوست ندارد آنها را حتی پدرش ببیند. اگر گاهی وقتها که شما را خیلی ناراحت و خسته کرده، فرصتی بدست آورده و قدری استراحت کنید تا با صبر و حوصله بیشتری به سوی او بازگردید.

کودک دو و نیم تا سه ساله

بسیاری از کودکان در این سن ، در مرحله عجیبی قرار می‌گیرند، آنها میل دارند به زمان شیرخوارگی برگردند، از نظر احساسی می‌توانند این مرحله را با مادر تجدید کنند. دوست دارند دوباره از پستان مادر شیر بخورند، خود را در آغوش مادر جای دهد، برایش بسیار دلپذیر خواهد بود. کودک 5/2 ساله‌ای به مادرش می‌گفت: «من کوچولو هستم» نمی توانم حرف بزنم. دندان ندارم غذا بخورم. دوست دارم شیر بخورم
آنها دوست دارند در کالسکه بخوابند و از شیشه بوسیله پستانک شیر بخورند. وقتی مادری این نیاز کودک خود را بداند، سعی در برطرف کردن آن کرده و به موقع او را از این تخیل بی جا نجات می‌دهد. اغلب مادران ، کودک در این سن را مسخره کرده و با توجه به کودکان دیگر خود ، حس حسادت آنانرا تحریک و حسود بار می‌آورند. اما اگر کودک از زنده کردن دوران شیرخوارگی خود به اندازه کافی تجربه بدست آورد، خواهد توانست رشد کند و مستقل تر و بالغ تر بشود و سپس همواره به جلو نگاه کند نه به عقب.

کودک سه ساله

این سن برای مادر و فرزند دوره آرام و رضایت بخشی است. کودک از کلمه «ما» بسیار استفاده می‌کند. اغلب وجود مادر را بر خود ترجیح می‌دهد. کودک در ابتدای مرحله 5/2 سالگی روی کلمه «من» و احتیاجات شخصی خودش متمرکز است، بعد روی کلمه «شما» و تقاضای او بر «شما» تکیه دارد و بالاخره به مرحله دوستانه و مشترک می‌رسد. او در جهت متضاد گم نمی‌شود و سعی ندارد که هر دو جهت را انتخاب کند بلکه یک جهت را انتخاب کرده و روی آن می‌ایستد. گاهی والدین می‌توانند با فرزند سه ساله ی خود چانه نزنند. او را متقاعد کرده و به امید پاداش به انجام کاری مجبور سازند.
در سه سالگی قدرت بکارگیری کلمات به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می‌یابد. او می‌تواند در جواب سخن سایرین حرف بزند. میل فراوان دارد در اموری که جنبه امر و بهره در آینده دارد، شرکت کند. کودک سه ساله گاهی که با دلیل و منطق صحبت می‌کنید، بخوبی گوش می‌دهد، و حتی گاهی اوقات ممکن است اگر دلیل خوبی برایش بیاورید. کارهایی را که انجامش را دوست ندارد، به راحتی انجام دهد. تقاضای او از بزرگترها خیلی کمتر از سابق و کنار آمدن با او آسانتر است.

کودک سه و نیم ساله

در این سن کودک دوست دارد، در خیال خود ، از والدین دوست خیالی بسازد و با آنها در خیال بازی کند، به آنها غذا بدهد و دست و صورتشان را بشوید و خشک کند، به نوازششان بپردازد. وقتی والدین در کنار او آرام نشسته‌اند و بدون توجه ، به دنبال کار خود می‌روند، داد کودک بلند می‌شود و گریه را سر می‌دهد و می‌گوید: «مادر چرا رفتی؟ من که با تو کاری نداشتم من به تو غذا می‌دادم. تو با رفتنت بازی مرا خراب کردی
والدین فکر می‌کنند که وضع روحی کودکشان متزلزل و مضطرب است، در صورتی چنین نیست، والدین باید بدانند معمولا کودکان در این سن با دوستان خیالی خود ، مدتها بازی می‌کنند و هر کدام نوعی دوست خیالی دارند. این مرحله ، مرحله طبیعی رشد است و از خصوصیاتش اینگونه بازی هاست هیچگاه نباید باعث نگرانی والدین شود و احتیاج به درمان ندارد. و خود به خود بر اثر رشد و بطور طبیعی اصلاح خواهد شد.

کودک چهار ساله

وقتی کودک چهار ساله می‌گوید: «مامانم اینطور می‌گوید» مثل آنست که بزرگترین مرجع صلاحیت‌دار ، دستوری صادر کرده است و دیگر جای هیچگونه بحث و گفتگویی نیست. وقتی در این سن در کودکستان ، کودک به مربی خود می‌گوید:
«
مامانم گفته ساعت 9 باید شیرینی بخورم» بهترین دلیل را برای او آورده است. کودک برای همبازی خود بزرگترین دلیل را می آورد وقتی به او می‌گوید: «مامانم می‌گوید شماها باید این کار را بکنید». بچه‌های دیگر هم ممکن است حرف او را قبول و به عنوان دلیل بپذیرند. ولی کودک چهار ساله ، موجود کاملا ثابتی نیست.
ممکن است تصور کنید که اگر مادر تا این اندازه برای کودک صلاحیت و مرجعیت دارد، باید انتظار داشت کودک در کلیه موارد به حرف او گوش دهد، اما ابدا اینطور نیست. در هر سنی ممکن است کودک بعضی اوقات مقاومت به خرج دهد ولی ورد زبان بچه چهار ساله ، عباراتی است از قبیل: «نه ... نخواهم کرد» یا حتی: «مگر مجبورم کنی.» در بعضی از سنین ، کودک مقاومت به خرج می‌دهد، چون نمی‌خواهد کاری را که از او خواسته‌اند، انجام دهد. ولی اغلب اوقات چنان می‌نماید که کودک چهارساله مقاومت می‌کند. چهارسالگی سن قید ناپذیری کودک است. او احساس می‌کند نیرویی او را وادار می‌کند که از زیر بار هر گونه قیدی شانه خالی کند و از سر کشی و تمرد خوشش می آید. با این سرکشی کودک هر طور که خودش صلاح می‌دانید، رفتار کنید ولی مقاومت او را زیاد جدی نگرید.

کودک پنج تا شش ساله

در پنج سالگی کودک مطیع و دوست داشتنی است و مادران می‌گویند آنها در این سن ، مانند فرشتگان هستند. اما در شش سالگی درست به عکس می‌شوند. کودک شش ساله نه تنها با مادرش رقابت می‌کند بلکه در برابر دستورهای او نیز مقاومت می‌نماید. در صورتی که کودک پنج ساله سعی دارد، فعالیت خود را همگام با مادر انجام دهد، و از او الگو بگیرد. کودک شش ساله ، دوست دارد همه تقصیر را به گردن مادر اندازد و برای هر چیز ، او را سرزنش کند. شش سالگی سن احساسات شدید و غالبا متضاد است.
کودک شش ساله در حالیکه مادر خود را سخت در آغوش دارد و می‌گوید: «ترا از هر کس در دنیا بیشتر دوست دارم» و مادر نیز از حرف کودکش خوشحال می‌شود، لحظه‌ای دیگر ، درست کاری مخالف سخن خود را انجام می‌دهد و می‌گوید: «مادر از تو بدم می‌آید» و مادر در این حالت ناراحت و افسرده می‌شود. در حالی که هیچیک از دو حالت مادر ، منطقی نیست. زیرا کودک او در سنی است که احساساتی بوده و احساسش بر عقلش غلبه دارد. بنابراین سخنهای او پایه و اساسی ندارد و مادر باید بداند، اطاعت نکردن کودک در این سن جسورانه ترین کاری است که کودک برای رسیدن به رشد انجام می‌دهد.

کودک هفت ساله

در این سن کودک از همه شکایت دارد و احساس می‌کند که همه با او دشمن هستند و هر کس در هر موقعیتی می‌خواهد او را اذیت کند. اینها از خصوصیات یک کودک هفت ساله است. بسیار حساس است و همیشه جنبه‌های منفی قضایا را در نظر می‌گیرد. بنابراین همیشه رنجیده و غمگین است. کودک شش ساله یک انسان جسور و متجاوز است ولی در هفت سالگی تمایل کودک درست عکس آنست و همیشه در برخورد با مسائل غرولند کنان عقب نشینی می‌کند، از والدین خود بیشتر از همه شکایت دارد و گاهی فکر می‌کند که آنها اصلا او را دوست ندارند. حتی آنهایی که خیلی درونگرا باشند، خود را بچه سر راهی پنداشته و سپس از خانه فرار می‌کنند. والدین از تخیل یک کودک هفت ساله در حیرت می‌شوند و گاهی ناامیدیهای او را به باد تمسخر می‌گیرند که درست باید عکس این عمل را انجام دهند و با او همدردی کنند تا از این طریق حالات یاس او را از بین ببرند.

کودک 8 ساله

کودک در سن 8 سالگی احتیاج شدید به یک رابطه عمیق دارد. از این رو به پدر یا مادر چسبندگی عجیبی پیدا می‌کند. در برابر قبول رد تقاضاهایش حساس است و کوچکترین تغییر قیافه والدین را درک می‌کند. آرزوی نزدیک بودن به مادر آنقدر برای او زیاد است که اغلب اوقات یک حالت آمیختگی بین او و مادرش بوجود می‌آید. اگر این علاقه بعد از مدتی فروکش نکند، باید نگران بود و برای درمانش اقدام کرد. این حالت فقط در حوالی هشت سالگی رخ می‌دهد و به زودی رد می‌شود. یک مادر خوب ، در این حالت با اینکه سماجت کودکش او را خسته می‌کند، با دادن یک پاداش مناسب می‌تواند، نیاز او را برای برقراری یک رابطه عاطفی ، ارضا نماید و راه را برای روابط فردی او در آینده هموار سازد.

کودک نه ساله

در این سن کودک تمایل شدیدی به مستقل بودن دارد، اگر استقلالش حفظ شود شخصیتی متعادل و دوست داشتنی خواهد یافت و گرنه پرخاشگر و ناسازگار جلوه می‌کند. در این سن کودک مصاحبت با مادر را دوست ندارد و میل ندارد با او مشورت کند، دوست دارد بیشتر با دوستانش باشد. نظر آنان بر همه کس حتی از مادر بالاتر است. اگر زیاد به کودک نه ساله خود دستور دهید، سرکشی نشان می‌دهد، دقت کنید و ببینید، آیا واقعا دستورتان لازم است، یا اینکه تنها می‌خواهید خود و فرزندتان را متقاعد کنید که شما هنوز ، فرد مافوق هستید.

کودک ده ساله

کودکان در این سن اغلب منتظرند ببیند مادرشان چه دستوری می‌هد تا آن را انجام دهند، اگر مادری بگوید: «چنانچه این درس را سه مرتبه بخوانی یاد خواهی گرفت» کودک بدون کم و کاست آن را انجام می‌دهد. ده سالگی از نظر رابطه مادر و کودک دوره خوش و مانند دوران پنج سالگی ، مطابق دلخواه مادر است. کودک از مادر اطاعت و دوست دارد دستورهایش را موبه مو اجرا کند.

کودک 11 تا 15 ساله

در این سن کودک زیاد به مادر توجه ندارد. او در آستانه بلوغ است مسائل رشد، دگرگونیهایی در او بوجود آورده که حالت دگرگونی به او می‌دهد. دیگر مادر برای او مطرح نیست. حتی مسائلی که از نظر زناشویی از دوستانش می‌شنود. برای لحظاتی او را از والدین خود متنفر می‌کند. در هر صورت والدین باید بدانند که در این سن به حریم خلوت کودک تجاوز نکنند زیرا در آنصورت ، رابطه عاطفی آنها گسته خواهد شد.

رشد .شبکه ملی مدارس ایران