قرآن و احادیث نبوی :
اولا : در قرآن کریم این مطلب به صورت یک نوید کلی در کمال صراحت
هست ، یعنی هر کسی که قرآن کریم را مطالعه کند میبینید قرآن کریم آن
نتیجه را که بر وجود مقدس حضرت حجت مترتب میشود ، در آیات زیادی به
عنوان یک امری که به طور قطع در آینده صورت خواهد گرفت ذکر میکند . از
آن جمله است این آیه : « و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض
یرثها عبادی الصالحون »( 1 ) . خدا .
در قرآن میگوید که ما در گذشته ، بعد از " ذکر " - که گفتهاند یعنی بعد
از آنکه در تورات نوشتیم - در زبورهم این مطلب را اعلام کردیم ، و ما
اعلام کردیم ، پس شدنی است که : « ان الارض یرثها عبادی الصالحون »(1).
صحبت منطقه و محل و شهر نیست ، اصلا فکر آنقدر بزرگ و وسیع است که سخن
از تمام زمین است : زمین برای همیشه در اختیار زورمندان و ستمکاران و
جباران نمیماند ، این یک امر موقت است ، دولت صالحان که بر تمام زمین
حکومت کند در آینده وجود خواهد داشت. در مفهوم این آیه کوچکترین تردیدی
نیست .
همچنین راجع به اینکه دین مقدس اسلام دین عمومی بشر خواهد شد و تمام
ادیان دیگر در مقابل این دین از بین خواهند رفت و تحت الشعاع قرار
خواهند گرفت ، در قرآن کریم هست ، که این یکی دیگر از آثار و نتایج
وجود مقدس مهدی موعود است : « هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق
لیظهره علی الذین کله و لو کره المشرکون » ( 1 ) . این دین را به وسیله
این پیامبر فرستاد برای اینکه در نهایت امر آن را بر تمام دینهای عالم
پیروز گرداند ، یعنی همه مردم دنیا تابع این دین بشوند ، و آیات دیگری .
چون بحثم درباره آیات قرآن نیست به اشاره قناعت میکنم .
از آیات قرآن که بگذریم مسئله احادیث نبوی است . آیا پیغمبر اکرم در
این زمینه چه مطالبی فرموده است ؟ آیا فرموده است یا نفرموده است ؟
اگر روایات مربوط به مهدی موعود انحصارا روایات شیعه میبود ، برای
شکاکان جای اعتراض بود که : اگر مسئله مهدی موعود یک مسئله واقعی است
، باید پیغمبر اکرم گفته باشد و اگر پیغمبر اکرم گفته بود باید سایر فرق اسلامی هم روایت کرده باشند و تنها
شما شیعیان روایت نکرده باشید . جوابش خیلی واضح است : اتفاقا روایات
باب مهدی موعود را تنها شیعیان روایت نکردهاند ، روایاتی که اهل تسنن
در این زمینه دارند ، از روایات شیعه اگر بیشتر نباشد کمتر نیست .
کتابهایی را که در این زمینه نوشته شده است مطالعه بکنید میبینید همین
طور است . در همین سالهایی که ما در قم بودیم ، دو کتاب در این زمینه
تألیف شد . یکی را مرحوم آیة الله صدر ( اعلی الله مقامه ) البته به
زبان عربی نوشتهاند به نام " المهدی " و خیال میکنم چاپ هم شده باشد .
در آن کتاب ، ایشان هر چه روایت نقل کردهاند ، همه ، روایات اهل تسنن
است . وقتی انسان مطالعه میکند میبیند که مسئله مهدی موعود در روایات
اهل تسنن از روایات شیعه بیشتر هست و کمتر نیست . کتاب دیگری که
خوشبختانه به زبان فارسی است ، به امر مرحوم آیة الله آقای بروجردی تهیه
شده به نام " منتخب الاثر " ، که یکی از فضلای حوزه علمیه قم که الان هم
در قم هستند به نام آقای آقا میرزا لطف الله صافی از فضلای مبرز قم (
گلپایگانی ) تحت رهنمایی مرحوم آیة الله بروجردی [ این کتاب را تألیف
کردند ] ، یعنی ایشان دستور کلی این کتاب را دادند و طرح و شکل و رسم
کتاب را تعیین کردند و بعد این مرد فاضل رفت دنبالش و این کتاب را
نوشت . این کتاب را هم مطالعه کنید میبینید روایات زیادی در این زمینه
هست بالاخص از اهل تسنن ، به مضامین و تعبیرات مختلف . باز من به جنبه
روایتی این بحث کار ندارم ، همین طوری که به جنبه آیاتش کار زیادی
ندارم ، من از یک جنبه دیگری میخواهم مسئله موعود اسلام را بحث بکنم.
آن اینکه : این مسئله روی تاریخ اسلام چه اثری گذاشته است ؟ وقتی که ما
تاریخ اسلام را مطالعه میکنیم ، میبینیم گذشته از روایاتی که در این زمینه از پیغمبر اکرم یا امیرالمؤمنین وارد شده است ، اساسا از همان نیمه دوم قرن اول ، اخبار مربوط به مهدی موعود منشأ حوادثی در تاریخ اسلام شده است . چون چنین نویدی و چنین گفتهای در کلمات پیغمبر اکرم بوده است احیانا از آن ، سؤ استفادههایی شده است ، و این خود دلیل بر این است که چنین خبری در میان مسلمین از زبان پیغمبرشان پخش و منتشر بوده است ، و اگر نبود ، آن سؤ استفادهها نمیشد . |