- چه جمعهها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی - تمام طول هفته را به انتظار جمعهام دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی - وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش میرسد، ایام هجران میرود - دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم چون بنگرم به ماه و کنم یاد روی تو - محض یار مهربان آن مونس و آرام جان ناله از دل سر دهم وز هجر او اشکم روان - کوری اگر ز عیسی چشمش بشد سلامت بر جمله درد عالم مهدی بود شفایی - ای منتظر، غمگین مباش قدری تحمل بیشتر گردی به پا شد از افق گویا سواری میرسد - آقا! قنوت سبز نمازم به التماس در آمد چه میشود که مرا خیری از دعای تو باشد - بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد - ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد - مهدی جان! سئوالی ساده دارم از حضورت من آیا زندهام وقت ظهورت اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم - بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات - آقا بیا به خاطر باران ظهور کن ما را از این هوای سراسیمه دور کن وقتی برای بدرقه عشق میروی از کوچههای خسته ما هم عبور کن - سر راهت در انتظارم برده هجرت صبر و قرارم جز ظهورت ای گل زهرا به خدا حاجتی ندارم - سوگند به هر چهارده آیه نور سوگند به زخمهای سرشار غرور آخر شب سرد ما سحر میگردد مهدی به میان شیعه برمیگردد - اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم - هنوزم انتظارم انتظار است هنوزم دل به سینه بی قرار است هنوزم خواب میبینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است همان مردی که آید جمعه روزی و این پایان خوب انتظار است - اگر از منتظرانت بودم چون دیده نرگس نگرانت بودم با این همه رو سیاهی و سنگدلی ای کاش که از همسفرانت بودم - سلام ای انتظــار انتظـــارم سلام ای رهبر و ای یادگارم سلامم بر تو ای فرزند زهرا سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا - این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده تا تماشا کنم تو را - امشب ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس وز برج ولایت قمرى داد به نرجس خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس - بر منتظرین مژده بده منتظر آمد از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد - سپیده خواهد آمد یاس نرگس خواهد آمد گر تکانی بدهیم بر دلمان مهدی صاحب زمان، خواهد آمد - کاش میشد واژهها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس ... - آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟! - به امید روزی که متن تمام پیامکها یک جمله باشد و آن: مهدی آمد. - کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟ - مهدی جان! به روسیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را میخوانند. - تو خواهى آمد و یاسها و نیلوفرهاى «سرکش» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاسهاى کبود خواهد بود. - مهدی جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دلهایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مىخوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مىکنند. |