avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

جایگاه آموزش و پرورش ایران در عصر جدید

 

 

  در شرایط کنونی دنیا که شاهد رقابت‌های فشرده جوامع مختلف بشری در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، افراد تیزهوش و خلاق از گرانبهاترین سرمایه‌های هر جامعه و ملتی هستند؛ مخصوصاً تنوع خواستها، افزایش جمعیت، حجم بالای تقاضا برای کالا و خدمات، محدودیت منابع و امکانات و ایجاد راه‌حل‌های نو، نیاز به افراد هوشمند، خلاق و نوآور بیش از پیش مشهود و نمایان می‌شود. واضح است که اگر نخواهیم و یا نتوانیم خود را در برابر تغییراتی که در آینده اتفاق خواهد افتاد آماده نماییم، آسیب‌های فراوانی ما را تهدید خواهد کرد زیرا هرگونه تغییر در اجزاء و کلیت فرهنگی در سازمان‌های اجتماعی و تحولاتی را پدید می‌آورد و اگر شتاب این دگرگونی‌ها فزونی یابد، آسیب‌هایی را در پی خواهد داشت. اگر کشور و ملتی خواهان عزت مادی، سعادت معنوی، برتری سیاسی، پیشرفت علمی و آبادانی است، باید به آموزش و پرورش به عنوان کار بنیادی توجه جدی کند؛ زیرا نیروی انسانی لازم برای تحقق این اهداف والا، محصول نظام آموزش و پرورش است.‌‌

در این مطلب قصد آن است نگاه بسیار گذرا بر جایگاه نهاد آموزش و پرورش در عصر جدید خصوصاً نهاد آموزش و پرورش در ایران داشته باشیم.‌

در دورانی از تاریخ حیات، هدف تربیت، ساده و محدود بود و خانواده همه نیازهای تربیتی را تأمین می‌کرد. اما وسعت و تنوع ضرورت‌های تربیتی تدریجاً به آنجا رسید که خانواده دیگر توانایی لازم برای تربیت و آموزش نداشت و لازم آمد که مسئولیت سازندگی نسل جوان به افرادی برتر و شایسته‌تر از مردم عادی محول شود؛ این توجه عمومی و وسعت نیازها سرانجام به پیدایش نهادهای مخصوص (مدرسه) منتهی شد. آموزش و پرورش در این نهادها به همراه انسان رشد کردند. نسل‌هایی که در مدارس قدیم فقط به یادگیری خواندن و نوشتن و حساب کردن می‌‌پرداختند جای خود را به نسل‌هایی سپردند که در محیط‌های سازمان‌یافته آموزش و یادگیری طبق برنامه‌های منظم در جریان آموزش و پرورش عمومی، فنی و تخصصی مورد نیاز جامعه قرار می‌گیرند.‌

 در جامعه ساده، کارکردهای آموزش و پرورش عمدتاً از طریق خانواده با مشارکت فرد در فعالیت‌های گوناگون گروه اجتماعی صورت می‌گرفت، به این منظور نهاد جداگانه‌ای برای آموزش نبود؛ اما در جامعه پیچیده، متمدن، با گسترش شهرنشینی، توسعه صنعتی و دگرگون‌شدن‌ها، خانواده‌ها که در گذشته بار تعهدات تربیتی را عهده‌دار بودند، دیگر اقتدار و نفوذ کافی برای ایفای وظایف پیچیده آموزش و پرورشی نداشتند. از این‌رو وجود نهاد خاصی به نام نظام آموزش رسمی یا مدرسه ضرورت یافت. اگر در دوران سنتی وظیفه آموزش و پرورش انتقال گذشته به آینده و هدف آن تربیت بچه‌ها برای حفظ میراث گذشتگان بود در این دوران (عصر گسترش اینترنت، تلویزیون، ماهواره و ...) آموزش و پرورش می‌خواهد که قدرت انطباق انسان با تغییرات مداوم محیط تقویت شود از این جهت مدام آینده را پیش‌بینی می‌کند تا خود را برای تغییرات آینده آماده سازد. آموزش و پرورش در این دوره تلاش می‌کند تا دانش‌آموزان را در فعالیت‌های ابتکاری غوطه‌ور سازد.‌

دانش‌آموز خودش در یادگیری نقش دارد و به وجودآورنده دانش خویش است و چون آزادانه انتخاب می‌کند، نسبت به آن متعهد بوده و در حفظ آن می‌کوشد. او تا دلایل قانع‌کننده‌ای پیدا نکند آن را به ازای دانش دیگر از دست نمی‌دهد، معلم در این عصر سمت مشاور و راهنما دارد. دانش‌آموز فکر می‌کند، برای او فکر نمی‌کنند. تصمیم می‌گیرد، برایش تصمیم نمی‌گیرند. او خود رشد می‌کند، فرایند رشد او از ابتدا تا انتها دیکته نمی‌شود. آموزش و پرورش در عصر جدید دانش‌آموز را نگه نمی‌دارد بلکه به جلو حرکت می‌دهد. دانش‌آموز نسبت به هر موضوعی به دقت می‌نگرد، در مورد آن فکر و اندیشه می‌کند و در مورد آن سریع موضعگیری نمی‌کند. معلم در نظام جدید آموزش و پرورش در مقام همراه و یاور ایفای نقش می‌کند نه انتقال‌دهنده اطلاعات. شاگرد، شنونده منفعل و پذیرا نیست، چون او می‌تواند با مراجعه به اینترنت، تلویزیون و ... اطلاعاتی را که معلم گفته است به راحتی کسب کند و دیگر نیازی به معلم نداشته باشد. پس فضای مدارس عصر جدید دیگر حالت انباشت اطلاعات بدون تفکر ناب و یا تقلید کورکورانه بدون اندیشه را ندارد. در سازمان مدرسه، محتوای امکانات مدیریت، تدریس زمینه‌ساز تفکر، حل مسأله، دانایی، توانایی خلاقیت و نوآوری هستند.‌ در کشور عزیزمان ایران اگرچه تلاش‌های بسیاری برای بهبود آموزش و پرورش صورت گرفته است، اما هنوز وضعیت پایه‌ای و اساسی آن تغییر نکرده است، یعنی هنوز معلم محور است و دیکته‌شدن وظایف برای دانش‌آموزان و دانش‌آموز نیز موظف است آن را اجرا کند در غیر این صورت با تنبیه روبه‌رو می‌‌شود، مواد درسی که در مدارس ما ارائه می‌شود فقط جنبه افزایش اطلاعات دارند. دانش‌آموز می‌تواند با وجود اینترنت، تلویزیون و ... به راحتی در منزل خود بنشیند و به راحتی همان مطالب یا حتی بسیار جدیدتر و متحول‌تر از آن مطالب را خود استخراج کند تا دیگر نیازی به مدرسه، معلم و ... نداشته باشد. حتی در درس انشاء که دانش‌آموز خود باید موضوع انتخاب کند و درباره‌اش فکر و صحبت کند نیز معلم خود موضوع را می‌گوید و حتی تعداد سطرهای نوشته را هم تعیین می‌کند. انباشت اطلاعات هنگامی مفید می‌شود که بتوان آن اطلاعات را مصرف و تولید اطلاعات جدید کرد، متأسفانه در مدارس ما قدرت فکر و اندیشه دانش‌آموزان گرفته می‌شود و این مسأله باعث می‌شود که خلاقیت و استعدادهای دانش‌آموزان ما بروز نکند. افراد خلاق و نوآور عموماً از بهره هوشی بالاتر از متوسط برخوردار هستند، اما هر فرد تیزهوش لزوما خلاق و نوآور نیست. در مدارس ما به خوبی فرصت و امکان بروز خلاقیت و ابتکار وجود ندارد و کمکی به کشف استعدادهای دانش‌آموزان نمی‌شود.‌‌

 در جهان امروز آموزش و پرورش به عنوان اساسی‌ترین رکن توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح است و هچ تحولی در جامعه بدون توجه به نقش آموزشی در آن امکان‌پذیر نیست. سازمان ملل متحد از سال 1990 تاکنون هر سال گزارشی از توسعه انسانی ارائه می‌دهد که در آغاز آن این جمله آمده است: مردم، ثروت واقعی هر کشوری هستند.‌

 خلاصه سخن اینکه برای آماده کردن نسل حاضر برای زندگی در آینده آموزش و پرورش باید با شناخت روح زمانه و نیازهای نشأت‌گرفته از آن، پاسخگوی تقاضای مبتنی بر شرایط جدید باشد و خود را با آن منطبق کند با انباشت مسائل جهانی و ملی دائماً پویا و تغییرپذیر، آموزش و پرورش ناگزیر است با تدوین راهبردهای منطقی و واقع‌بینانه خود را با حرکت نسل امروز هماهنگ کند و با مسائل حل‌نشده و اضطراب‌ها و بحران‌های ناشی از آن همچون هویت، اشتغال و کنکور روبه‌رو شود. از این‌رو اقدام به انجام اصلاحات اساسی در آموزش و پرورش بنابه تجربه سایر ممالک، به عنوان زیربنای توسعه در کشور ضرورت دارد. در آخر امیدوارم که کشورمان به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان علم و دانش باشد.‌

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد