avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

avijah ......... آویژه

آویژه یعنی: خاص و خالص - پاک و پاکیزه

تقدیــم به مـادران مهربــان ایـران زمین



http://www.uploadtak.com/images/b7553_kll.gif

آرام از جایش بلند می شود، پاورچین از اتاق بیرون می رود و در حالی که در هوای گرگ و میش صبح، انگشتانش را کورمال کورمال به دیوار می کشد، به آشپزخانه می رسد و کلید برق را آهسته می زند، اجاق روشن می شود و با دم کردن چای و گرم کردن تکه های نان، سفره صبحانه را می چیند. "سعید جان بیدارشو... علی آقا وقت نمازه... مریم جان مدرسه ات دیر نشه..." این صدای آشنا، آغازگر روزی تازه است؛ صدایی که پس از دمیدن هر سپیده تکرار می شود، این صدا، صدای زندگی است، صدای آرام جان خانواده با آهنگ دلنشین صدای فرشته ای بنام "مـــادر" ...

برای خیلی ها مادر یعنی خانواده، مادر یعنی آغوشی که کودک را آرام می کند، بعضی ها می گویند یعنی خرید روزانه و بی منت خانه، مادر یعنی غذای گرم و سفره رنگین، مادر یعنی دیکته شبانه و کمک به حل تکالیف، آن هم وقتی کودک بازیگوش از انجام آنها جا مانده است، حتی مادر می تواند نیشگون های محکم دوران کودکی باشد یا پیچاندن گوش و گاهی هم نفرین های زیرلب، همه اینها مادر است، اما مادر چیزی بیشتر از ذهن ماست، موجودی که با یک روز تقدیر و سپاسگزاری، حقش ادا نمی شود.

http://www.uploadtak.com/images/i5949_jhu.gif

صدای تلویزیون بلند است، گزارشگر به مناسبت روز مادر، میکروفن را جلوی مردم می گیرد و مثل هر سال از آنها می خواهد مادر را توصیف کنند. صدای زنان و مردان و گاهی هم بچه ها شنیده می شود که هرکس چیزی می گوید؛ "مادر یعنی گذشت"، "من عاشق مادرم هستم"، "برایش کادو می خریم"، "دستپخت مادرم حرف ندارد" و... درون این اتاق اما مادری با صورت و دست های چروکیده نشسته است، با شنیدن این جمله ها از تلویزیون، آه می کشد می خواهد چیزی بگوید، ولی حرفش را می خورد. او مادر پنج دختر و پسری است که همه ازدواج کرده اند و او مانده و آپارتمانی ۴۴متری و انتظاری هفتگی که شاید یکی از بچه ها تعطیلات به او سر بزند ...

وجود مادر کانون صمیمیت است، این را آنهایی می گویند که سال هاست از خانه پدرومادر رفته اند و وجود مادر را غنیمتی می دانند تا هر از چندگاه در خانه اش دورهم جمع شوند و آنها که مادر را از دست داده اند، گواهی می دهند که با فوت مادر، متاسفانه جمع صمیمی خواهر و برادرها نیز کمرنگ یا بطرکلی برچیده شده است.

http://www.uploadtak.com/images/666_jjj.gif

کسی نمی تواند کتمان کند که مادر در آرامش روحی و روانی اعضای خانواده نقش موثری دارد. کمتر کسی است که تجربه نکند روزهای پراضطرابی را که مادرش تنها تکیه گاهش بوده یا با توصیه های او مسیر سخت را به سلامت گذشته است. از نظر روانی، مادر دارای عواطفی رقیق و قلبی مهربان و دارای غریزه پرستاری، مهرورزی و صلح جویی و به طور طبیعی یک زن سالم به دور از پرخاش جنگ و خصومت است. از این رو وجود او می تواند تعدیل کننده احساسات خشونت بار و جنگجویانه مرد در بیرون و در خانه باشد.

از برکت همین ویژگی مادر در خانه و خانواده، انتظار می رود که او در خانواده اثر آرامبخشی و ایجاد بهداشت روانی داشته باشد و در خانه برای اعضای آن آسایش و تعادل روانی به بار بیاورد و محیط زندگی عاطفی و شیرین شود و حتی این حالت را به جامعه هم منتقل کند. هرچند این روزها را به نام مادر لقب داده اند، اما سخن گفتن از مقام مادر بدون توجه به نقش های چندگانه او از شیرینی بحث می کاهد. مادر ما می تواند مادر زن یا مادر شوهر دیگری باشد، بسیاری از مادران الگوهای تمام نمای مادری در این جایگاه​ها نیز هستند.

http://www.uploadtak.com/images/i682_klt.gif

بسیاری از ما میان مادر خودمان و مادرهمسرمان تفاوت می گذاریم، به طوری که کوچک ترین اشاره ای از طرف او، ما را آزار می دهد و به موضعگیری وا می دارد، در حالی که او هم یک مادر با تفاوت های روحی و روانی خاصی است که شاید به مذاق ما سازگار نباشد. روز مادر می تواند، زمان فکر کردن به مادرانه های این افراد هم باشد، مادرانی که تاکنون آنها را از قاب بدبینی تماشا کرده ایم. تا دو روز دیگر همهمه ای بازارها را فرامی گیرد، تلویزیون و رادیو به بهانه این روز از مقام مادر می گویند، موسیقی های مخصوص این روز، همه را به وجد می آورد، اسکناس ها خرج می شود، گل و شیرینی ها به خانه برده می شود و... اما شاید مادرمن و مادر تو چیزی در دل دارد و خواسته ای که با اسکناس های رنگی فاصله دارد و منتظر گوش شنوایی است تا بر زبان بیاید.

مادری که صبح زود، زودتر از همه آغازکننده روز خانواده است، مادری که شب ها وقتی همه خوابند، تازه به آشپزخانه می رود تا ظرف ها را بشوید تا ظرف ناهار فردای خانواده را پر کند و نگران خوراکی زنگ تفریح بچه هاست و مادری که وقتی همه خوابند، آخرین چراغ خانه را خاموش می کند تا صبح زودتر از بقیه از خواب بیدار شود. این روزها زمان پای حرف او نشستن است و گفتن یک خسته نباشی از ته دل به او...

مادر، با توجه به ارتباط عاطفی و کانونی با تمام اعضای خانواده شاید تنها عضوی باشد که می تواند روابط بین اعضا را از خشکی و غیرانعطافی خارج کند. به عقیده برخی کارشناسان علوم تربیتی، این مادر است که در ذهن کودک از یک خانواده خوب تصویرسازی می کند. مادران خشن و آسیب دیده، تصویری منفی از خانواده به کودک می دهند که شاید این انگاره تا سال ها در ذهن او بماند. اما مادری که مبنای ارتباط را صمیمیت، همدلی و انعطاف قرار می دهد، سازنده اصلی خانواده​ای سالم است که خود زیربنای جامعه سالم خواهد بود.

http://www.uploadtak.com/images/k258_l3939po.gif

امروز روز مادر است؛ روزی که گل ها می شکفند. همانطور که شکفتن گلها را جشن می گیریم نباید از مهم ترین جشن برای مادرانی که ما را به دنیا آورده اند را فراموش کنیم. بدون حضور مادرها ما نمی توانستیم پا بر این دنیا نهیم و از نعمت زندگی لذت بریم. این موجودات دوست داشتنی مادران ما هستند و برای 9 ماه ما را در بطن خودشان حمل کرده اند و حتی وقتی هم که بزرگ می شویم باز هم مراقب ما هستند.ایکاش بتوانیم فداکاری و دلبستگی هایشان را نسبت به فرزندانشان قدردان باشیم. متن زیرتقریبا سرگذشت اکثر کسانیست که قدر عزیزترین چیز زندگیشون را نمیدونند و شاید سرگذشت تک تک ماهاست:

http://www.uploadtak.com/images/m139_hgh.gif


وقتی که تو 1 ساله بودی، اون (مادر) بهت غذا میداد و تو رو می شست و به اصطلاح تر و خشک می کرد تو هم با گریه کردن و اذیت کردن در تمام شب از اون تشکر می کردیوقتی که تو 2 ساله بودی، اون، بهت یاد داد تا چه جوری راه بری تو هم این طوری ازش تشکر می کردی که، وقتی صدات می زد، محل نمیگذاشتی و فرار می کردیوقتی که 3 ساله بودی، اون، با عشق تمام غذایت را آماده می کرد تو هم با ریختن ظرف غذا، کف اتاق، ازش تشکر می کردیوقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خرید تو هم، با رنگ کردن میز و دیوار ازش تشکر می کردی تا نشون بدی چقدر هنرمندی !وقتی که 5 ساله بودی، اون لباس شیک به تنت کرد تا به تعطیلات بری تو هم، با انداختن خودت تو گِل، ازش تشکر کردیوقتی که 6 ساله بودی، اون، تو رو تا مدرسه ات همراهی می کرد تو هم، با فریاد زدنِ : من نمی خوام برم!، ازش تشکر کردیوقتی که 7 ساله بودی، اون، برات وسائل بازی خرید تو هم، با پرت کردن توپ به پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردیوقتی که 8 ساله بودی، اون، برات بستنی میخرید تو هم، با چکوندن (بستنی) به تمام لباست، ازش تشکر میکردیوقتی که 9 ساله بودی، اون، هزینه کلاس های اضافی تو رو پرداخت تو هم، بدون زحمت دادن به خودت برای یاد گیری ازش تشکر کردی و بجاش فقط فکر مسخره بازی بودیوقتی که 10 ساله بودی، اون، تمام روز رو معطل تو بود و رانندگی کرد تا تو رو از تمرین فوتبال به کلاس تقویتی و از اونجا به جشن تولد دوستانت ببره تو هم، با بیرون پریدن از ماشین، بدون اینکه پشت سرت رو هم نگاه کنی ازش تشکر کردیوقتی که 11 ساله بودی اون، تو و دوستت رو برای دیدن فیلم به سینما برد تو هم ازش خواستی که در یه ردیف دیگه بشینه و بگذاره که راحت باشین و اینجوری ازش تشکر کردی که زحمت کشیده !وقتی که 12 ساله بودی، اون، تو رو از تماشای بعضی برنامه های تلویزیون و ماهواره بر حذر داشت تو هم، صبر کردی تا از خونه بیرون بره و کار خودت را بکنی و اینجوری ازش تشکر کردیوقتی که 13 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد داد که موهاتو اصلاح کنی تو هم، اینجوری ازش تشکر کردی: تو سلیقه ای نداری، من هر جور راحتم زندگی میکنم، قیافم مثل این بچه بسیجی ها باشه خوبه !وقتی که 14 ساله بودی، اون، هزینه اردو یک ماهه تابستانه تو رو پرداخت کرد تو هم، ازش تشکر کردی، با فراموش کردن زدن یک تلفن یا نوشتن حتی یک نامه سادهوقتی که 15 ساله بودی، اون، از سرِ کار برمی گشت و می خواست که تو رو در آغوش بگیره و ابراز محبت کنه... تو هم با قفل کردن درب اتاقت! نمی ذاشتی که وارد اتاقت بشه و اینجوری ازش تشکر کردی که خستگیش کاملا در برهوقتی که 16 ساله بودی، اون بهت یاد داد که چطوری ماشینش رو برونی و به تو رانندگی یاد داد تو هم هر وقت که می تونستی ماشین رو بر می داشتی و می رفتی و بعضی وقتها هم خوردش میکردیوقتی که 17 ساله بودی، وقتیکه اون منتظر یه تماس مهم بود تمام شب رو با تلفن صحبت کردی و، اینطوری ازش تشکر کردیوقتی که 18 ساله بودی، اون، در جشن فارغ التحصیلی دبیرستانت، از خوشحالی گریه می کرد تو هم، بخاطر این همه زحمتی که برات کشیده بود تا تموم شدن جشن، پیش مادرت نیومدیوقتی که 19 ساله بودی، اون، شهریه دانشگاهت رو پرداخت، همچنین، تو رو تا دانشگاه رسوند و وسائلت رو هم حمل کرد تو هم با گفتن یه خداحافظِ خشک و خالی، بیرون خوابگاه ازش جدا شدی، به خاطر اینکه نمی خواستی بهت بگن بچه مامانی و اون هموم جا خشکش زدوقتی که 20 ساله بودی، اون، ازت پرسید که، آیا شخص خاصی(به عنوان همسر) مد نظرت هست؟ تو هم، ازش تشکر کردی با گفتنِ: به تو ربطی نداره من خودم واسه زندگیم بلدم تصمیم بگیرموقتی که 21 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد یک خط مشی برای آینده ات داد تو هم، با گفتن این جمله ازش تشکر کردی : من نمی خوام مثل تو باشم، فکرای تو قدیمی است و دنیا عوض شدهوقتی که 22 ساله بودی، اون تو رو، در جشن فارغ التحصیلی دانشگاهت در آغوش گرفت تو هم ازش پرسیدی هزینه سفر به اروپا را برام تهیه میکنی؟!وقتی که 23 ساله بودی، اون، برای اولین آپارتمانت، بجای کادو یه عالمه اثاثیه داد تو هم پیش دوستات بهش گفتی : اون اثاثیه ها چقدر قدیمی هستنوقتی که 24 ساله بودی، اون دارایی های تو رو دید و در مورد اینکه، در آینده می خوای با اون ها چی کار کنی، ازت سئوال کرد تو هم چون دیگه هیکلت بزرگتر از اون شده بود با دریدگی و صدایی (که ناشی از خشم بود) فریاد زدی : مــادررر، لطفاً، با من کل کل نکنید اعصاب ندارموقتی که 25 ساله بودی، اون، کمکت کرد تا هزینه های عروسی رو پرداخت کنی، و در حالی که گریه می کرد بهت گفت که: دلم خیلی برات تنگ می شه تو هم بجاش یه جای دور رو برای زندگیت انتخاب کردی که مادرت مزاحم نباشهوقتی که 30 ساله بودی، اون، از طریق شخص دیگه ای فهمید که تو بچه دار شدی و به تو زنگ زد تو هم با گفتن این جمله، ازش تشکر کردی، "همه چیز دیگه تغییر کرده" و چون خانومت میخواست بره پارک فوری قطع کردیوقتی که 40 ساله بودی، اون، بهت زنگ زد تا سالگرد وفات پدرت رو یادآوری کنه تو هم با گفتن"من الان خیلی گرفتارم" ازش تشکرکردی و بهش تسلیت گفتیوقتی که 50 ساله بودی، اون، دیگه خیلی پیر بود و مریض شد و به مراقبت و کمک تو احتیاج داشت تو هم با سخنرانی کردن در مورد اینکه والدین، سربار فرزندانشون می شن، ازش تشکر کردی

و سپس، یک روز بهت میگن مادرت در تنهائی مرده و چند روز بعد جنازه بو گرفته اون را همسایه ها پیدا کردن و تو ............ و تو راحت میشی، اما تمام کارهایی که تو (در حق مادرت) انجام ندادی، مثل تندر بر قلبت فرود میاد چون دیگه کسی نیست که فقط بخاطر خودت نه بخاطر چیزهای دیگه، تو رو از صمیم قلب دوست داشته باشه ...

http://www.uploadtak.com/images/u9961_oijj.gif

با توام دوست من؛ اگه مادرت، هنوز زنده هست، فراموش نکن که بیشتر از همیشه بهش محبت کنی ...
و، اگه تو و این دنیای فانی رو ترک کرده، محبت های بی دریغش رو فراموش نکن و به راحتی از اونها نگذر و از خدا بخواه که اونو بیامرزه.
همیشه به یاد داشته باش که به مادرت محبت کنی و اونو دوست داشته باشی، چون در طول عمرت فقط یک مادر داری ولی هزاران دوست، هزاران فرصت تفریح، هزاران ساعت وقت برای کارهای دیگه و ...


ای کاش من هم مثل خیلی از شماها، خدا لذت وجود مادر رو ازم نگرفته بود.
شاید امروز وقتی مادرم را می دیدم رویش را میبوسیدم و بهش میگفتم مادرم دوستت دارم و به دوستانم هم میگفتم که من از ته قلبم مادرم را دوست دارم.
آره همه بدونید دوست داشتن مادر اون هم از ته قلب کار چندان بعید و سختی نیست ...
مادرتون رو دوست داشته باشید که این دوست داشتن سرآغاز تمام عشق هاست.

مصاحبه با برندگان مسابقه عکس پوئن

برندگان پوئن

آقای نبی الله ابراهیمی برنده ی مسابقه ی عکس خلیج فارس :

با سلام

1) خودتون رو کامل معرفی کنید و بگید از کجا هستید؟

نبی الله ابراهیمی هستم ، از استان خراسان رضوی، شهرستان

کاشمر،متولد سال 1350.

عکاسی رو به طور حرفه ای دنبال میکنم،در مسابقات عکاسی چند

دوره شرکت کردم و برنده هم شدم.

2) از کجا با سایت پوئن آشنا شدید؟

پیامک

3) روزانه چقدر زمان برای برنده شدن توی مسابقه صرف کردید؟

حدود 1 ماه رو سایت بودم،هرروزم حدود 4 ساعت

4)نظرتونو راجع به سایت پوئن بگید!

خیلی کاربرارو سر جایزه اذیت کردن،سلب اعتماد شد،اگه به قول هایی

که دادن عمل کنند کار خیلی نو و قشنگیه.

5) فکر میکردی یکی از برندگان مسابقه ی ما باشی ؟ احساستونو حالا که برنده شدید به ما بگید!

بله، من خیلی عکس گذاشتم،قبلا جشنواره زیاد شرکت کردم و رتبه

های ملی کسب کردم .

وقتی فهمیدم برنده شدم تعجب کردم،باورم نشد،الانم خوشحالم.

6)موضوعی هست که به نظر شما جالب باشه و برای موضوعات آینده مسابقه در سایت به اون موضوع پرداخته بشه؟

باید سعی شه با موضوعات روز پیش بره،موضوع روز فعلا بحث زلزله

آذربایجانه،یا بحث روز قدس و مباحث مناسبت ها  

برندگان پوئن

خانم فاطمه السادات میرصادقی برنده ی مسابقه ی عکس گردشگری :

با سلام

1) خودتون رو کامل معرفی کنید و بگید از کجا هستید؟

فاطمه السادات میرصادقی هستم ، از استان تهران،متولد سال 1360.

7ساله عکاسی میکنم،2تا نمایشگاه داشتم(حمایت از نام خلیج فارس)،کلیه

درآمدهای این نمایشگاه ها هم صرف هزینه برای خلیج فارس میشه.

2) از کجا با سایت پوئن آشنا شدید؟

تو اینترنت مسابقه عکس و عکاسی جستجو کردم،سایت شمارو پیدا کردم.

3) روزانه چقدر زمان برای برنده شدن توی مسابقه صرف کردید؟

هرروز حدود 2 ساعت وقت میذارم رو سایت.

4)نظرتونو راجع به سایت پوئن بگید!

سایت جالبیه!

5) فکر میکردی یکی از برندگان مسابقه ی ما باشی ؟ احساستونو حالا که برنده شدید به ما بگید!

فکر میکردم همکارم آقای مهدی ذوالفقاری که خیلی از من قوی تر

هستند برنده شن.برد و باخت برام مهم نبود،دوست داشتم تو مسابقه

شرکت کنم،احساس خوبی دارم و خوشحالم،امیدوارم دوستانم هم تو

این مسابقه برنده شن.

6)موضوعی هست که به نظر شما جالب باشه و برای موضوعات آینده مسابقه در سایت به اون موضوع پرداخته بشه؟

موضوع صبر به نظرم موضوع جالبی میاد. 

 

 

برندگان پوئن

آقای حسین مهدوی برنده ی مسابقه ی عکس خودروی من :

با سلام

1) خودتون رو کامل معرفی کنید و بگید از کجا هستید؟

حسین مهدوی هستم ، از استان تهران،20 سالمه و دانشجوام.

عکاسی رو به طور تفریحی دنبال میکنم،با خودم دوربین عکاسیمو میبرم

هرکجا سوژه ی جالبی میبینم عکس میگیرم.

2) از کجا با سایت پوئن آشنا شدید؟

یکی از دوستان سایتو بهم معرفی کرد.

3) روزانه چقدر زمان برای برنده شدن توی مسابقه صرف کردید؟

حدود 1 ماه رو سایت بودم،هرروزم حدود 2 ساعت

4)نظرتونو راجع به سایت پوئن بگید!

واسه کسانی که عکاسی میکنند و علاقه مند به عکاسی اند سایت

جالبیه!

5) فکر میکردی یکی از برندگان مسابقه ی ما باشی ؟ احساستونو حالا که برنده شدید به ما بگید!

فکر میکردم درحد فرمالیته باشه و فکر نمیکردم برنده اعلام کنن،مطمئنا

الان خوشحالم که برنده شدم.

6)موضوعی هست که به نظر شما جالب باشه و برای موضوعات آینده مسابقه در سایت به اون موضوع پرداخته بشه؟

ترافیک های شهر تهران، مزاحمت های ترافیکی،زیر ساخت های

جاده ای.


برندگان پوئن

آقای علیرضا ناطقی برنده ی مسابقه ی عکس زمستان ایران :

به علت اینکه ایشان هنگام ثبت نام هیچ آدرس ایمیل و تلفنی در سایت ثبت نکرده اند ،همکاران ما در پشتیبانی موفق به مصاحبه با ایشان نشده اند،از ایشان تقاضا داریم چنانچه به سایت یا وبلاگها مراجعه کردند و این مصاحبه را دیدند برای تحویل جایزه و انجام مصاحبه با ما از طریق تماس با ما در سایت pooan مکاتبه کنند.

محرم، ماهی به رنگ عشق

 

درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین

بذر همت در جهان افشاند، افکار حسین

 

 از مدینه تا کربلا همراه با سیدالشهداء 
 گام به گام با کاروان کربلا 
 ریشه عاشورا در سقیفه 
 علت نامگذاری ماه محرم 
 اعمال ماه محرم 
 علل قیام امام حسین (علیه السلام) 
 توصیف جامعه‌ای که امام حسین (علیه السلام) در آن می‌زیست 
 امام حسین (علیه السلام) چگونه یزید را رسوا می‌کند؟ 
 اتمام حجت امام حسین (علیه السلام) با دشمن 
 ارزش گریه بر امام حسین(علیه السلام) 
خصوصیات قاتلان امام حسین علیه السلام
 حضور انبیاء(علیهم السلام) در زمین کربلا 
 شعارهای امام حسین‌ (علیه السلام) از مدینه تا کربلا 
 معرفی شهدای بنی‌هاشم در کربلا 
 افلاکیان دشت بلا(معرفی اصحاب شهید امام حسین علیه السلام در کربلا) 
 نامه‌ها و ملاقات‌های امام حسین علیه السلام 
 تحریفات واقعه عاشورا 
 نوای دل (شعر) 
 مقتل‌خوانی حجة الاسلام والمسلمین جان‌نثاری (صوتی) 
 در محضر اساتید(سخنرانی) 
 غمکده (مرثیه‌سرایی) 
 کتابخانه حسینی(علیه السلام) 
 شعر کربلایی(کلیپ) جهت استفاده در موبایل 
 پیام تسلیت ایام محرم (پیامک) 
 محرم، ماهی به رنگ عشق 
 آثار و برکات سیدالشهدا علیه السلام 
 ویژه‌نامه‌های گذشته 
 تصاویر ویژه 
 Screensaver 

زیارتنامه حضرت امام رضا (ع )

زیارتنامه امام رضا(ع)

چون قصد زیارت نمودی ، پیش از آنکه از خانه بیرون روی ، غسل کن و بگو :

اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتک و الثناء علیک فانه لا قوة الا بک اللهم اجعله لی طهورا و شفاءا.

و در وقت بیرون رفتن بگو:

بسم الله و بالله و الی الله و الی ابن رسول الله حسبی الله توکلت علی الله اللهم الیک توجهت و الیک قصدت و ما عندک اردت  

پس چون بیرون رفتتی بر در خانه خود بایست و بگو:

اللهم الیک وجهت وجهی و علیک خلفت اهلی و مالی و ما خولتنی و بک وثقت فلا تخیبنی یا من لا یخیب من اراده و لا یضیع من حفظه صل علی محمد و ال محمد و احفظنی بحفظک فانه لا یضیع من حفظت

چون  بسلامت رسیدی انشاالله پس هرگاه خواهی بزیارت بروی غسل کن و بگو:

اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتک و محبتک و الثناء علیک فانه لا قوة الا بک و قد علمت ان قوام دینی التسلیم لامرک و الاتباع لسنة نبیک و الشهادة علی جمیع خلقک اللهم اجعله لی شفاء و نورا انک علی کل شیء قدیر

پس ببوش باکیزه ترین جامه های خود را و بگو :

چون داخل روضه منوره شدی بگو :

پس برو نزد ضریح و بگو :

السلام علیک یا ولی الله السلام علیک یا حجة الله السلام علیک یا نور الله فی ظلمات الارض السلام علیک یا عمود الدین السلام علیک یا وارث ادم صفوة الله السلام علیک یا وارث نوح نبی الله السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله السلام علیک یا وارث اسمعیل ذبیح الله السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله السلام علیک یا موارث عیسی روح الله السلام علیک یا وارث محمد رسول الله السلام علیک یا وارث امیرالمؤمنین علی ولی الله و وصی رسول ربالعالمین السلام علیک یا وارث فاطمة الزهراء السلام علیک یا وارث الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة السلام علیک یا وارث علی بن الحسین زین العابدین السلام علیک یاوارث محمد بن علی باقر علم الاولین و الاخرین السلام علیک یا وارث جعفر بن محمد الصادق البار السلام علیک یا وارث موسی بن جعفر السلام علیک ایها الصدیق الشهید السلام علیک ایها الوصی البار التقی اشهد انک قد اقمت الصلوة و اتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و عبدت الله حتی اتیک الیقین السلام علیک یا ابا الحسن و رحمة الله و برکاته

اللهم الیک صمدت من ارضی و قطعت البلاد رجاء رحمتک فلا تخیبنی و لا تردنی بغیر قضاء حاجتی و ارحم تقلبی علی قبر ابن اخی رسولک صلواتک علیه و اله بابی انت و امی یا مولای اتیتک زائرا وافدا عائذا مما جنیت علی نفسی و احتطبت علی ظهری فکن لی شافعا الی الله یوم فقری وفاقتی عندالله مقام محمود و انت عنده وجیه

اللهم انی اتقرب الیک بحبهم و بولایتهم اتولی اخرهم بما تولیت به اولهم و ابرء من کل ولیجة دونهم اللهم العن الذین بدلوا نعمتک و اتهموا نبیک و جحدوا بایاتک و سخروا بامامک و حملوا الناس علی اکتافال محمد اللهم انی اتقرب الیک باللعنة علیهم و البرائة منهم فی الدنیا و الاخرة یا رحمن

صلی الله علیک یا اباالحسن صلی الله علی روحک و بدنک صبرت و انت الصادق المصدق قتل الله من قتلک بالایدی و الالسن

 

تـرجـمـــــــــــــــــــــــــــــــــه

خدایا مرا پاک کن و دلم را طاهر گردان و سینه ام را بگشا و جاری کن بر زبانم ستایش و مدح سپاس بر تو را زیرا که نیرویی نباشد جز به وجود تو خدایا آن را وسیله پاکی و درمان من قرار بده

بنام خدا و به یاری خدا و به سوی خدا و به سوی فرزند رسول خدا بس است مرا خدا توکل کردم بر خدا خدایا به درگاه تو روآوردم و آهنگ آستان تو کردم و آنچه را نزد توست خواسته و می طلبم

خدایا به درگاه تو روآوردم و بر عهده تو بجا گذاشتم خاندانم و دارائیم و آنچه به من دادی و به تو اطمینان دارم و مرا تهی دست مساز ای که نومید نکند هر که او را خواهد و تباه نگرداند آن را که در حفظ خود دارد درود بر محمد و خاندان محمد و نگه دار مرا به نگه داری خودت زیرا تباه نگردد هر که را تو نگه داری کنی

خدایا پاک کن مرا و قلب دلم را طاهر گردان و بگشا سینه ام را و جاری ساز بر زبانم مدح و ثناء خودت و دوستی تو و ستایش تو را زیرا توان و قدرتی نیست جز به تو و براستی دانستم که پایه و استواری دینم تسلیم به فرمان تو و پیروی از روش و سنت تو است و گواهی دادن به این مطلب برای همه خلقت است خدایا آن را برای درمان هر درد و نور هر تاریکی قرار بده زیرا تو بر هر چیزی توانایی

خدا بزرگ است نیست معبودی جز خدا منزه است خدا حمد و سپاس برای خداست

به نام خدا و به یاری خدا و بر آئین رسول خدا رحمت خدا بر او و بر خاندان او گواهی می دهم اینکه نیست معبودی جز خدای یگانه نیست شریکی برای او و گواهم به اینکه محمد بنده خدای و رسول خداست و اینکه علی ولی خداست

گواهم که نیست الهی جز خدای یگانه که شریکی برای او نیست و گواهم به اینکه محمد بنده خدا و رسول خداست و اینکه اوست آقای اولین و آخرین و اوست آقای پیغمبران و رسولان خدایا درود فرست بر محمد بنده ات و رسولت و پیغمبرت و آقای آفریدگانت همگی درود و رحمتی که نتوان او را شمرد غیر از تو خدایا درود فرست بر امیرمؤمنان علی بن ابیطالب بنده تو و برادر رسول تو که برگزیدی او را به دانش خودت و قرار دادی او را رهبر به هر که خواستی از خلق خود و راهنما بر کسی که مبعوثش کردی به رسالت های خودت و جزابخش در دیانت به عدلت و فیصله دهنده حکم تو بین خلقت و نگهبانش کردی بر همه اینها و درود بر او و رحمت خدا و برکات او خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیغمبرت و همسر ولی تو و مادر دو سبطه حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت آن بانوی پاک و پاکیزه گوهر مطهره پرهیزکار پاکیزه و پسندیده پاک و مبرا از هر نقص بانوی زنان اهل بهشت همگی رحمتی که نتوان شمردش جز خودت خدایا درود فرست بر حسن و حسین دو سبط پیغمبرت و دو آقای جوانان اهل بهشت آن دو بزرگوار برای اقامه دین قیام کردند در میان خلق تو و دو رهنما بر کسیکه او را مبعوث کردی به رسالت خودت و دو پاداش دهنده دیانت طبق عدلت و دو فیصله بخش قضایت در میان خلق و خدایا درود فرست بر علی بن الحسین بنده تو و قیام کننده در میان خلق تو و راهنما بر کسیکه او را مبعوث کردی به رسالت خودت و داور در دین مطابق عدلت و فیصله دهنده حکم تو و حاکم در امر دین در میان خلق تو آقای عابدان خدایا درود فرست بر محمد بن علی بنده تو و جانشین تو در زمین شکافنده علم پیغمبران خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد راستگو بنده تو و سرپرست دین تو و حجت تو بر همه خلقت راستگو و خوشرفتار خدایا درود فرست بر موسی بن جعفر بنده شایسته ات و زبان گویای تو در میان خلقت و زبان گویای به حکمت تو و حجت بر آفریدگانت خدایا درود فرست بر علی بن موسی الرضا پسندیده بنده ات و سرپرست دین تو آن قیام کننده به عدل تو و دعوت کننده به دینت و دین پدران راستگویش درودی که نتوان شمرد و احصاء کرد جز تو خدایا درود فرست بر محمد بن علی بنده ات و ولی تو قیام کننده به فرمان تو و دعوت کننده به راهت خدایا درود فرست بر علی بن محمد النقی بنده (خاص ) تو و حافظ و نگهبان دین تو خدایا درود فرست بر حسن بن علی عمل کننده به فرمان تو قیام کننده در میان خلقت و آن حجت بزرگوارت اداء کننده از پیغمبرت و گواه تو بر خلقت آنکه مخصوص بود به کرامتت و دعوت کننده بود به اطاعت تو و اطاعت رسولت درود و رحمت های تو بر همه آن بزرگواران خدایا درود فرست بر حجت خودت و ولیت که قیام کننده در میان خلقت رحمتی پی در پی با برکت و پایدار شتاب کن بدان فرج او را و یاری کن او را و قرار ده ما را به او در دنیا و آخرت خدایا من تقرب می جویم به تو به درستی آنها و دوست دارم دوست آنها را و دشمن دارم دشمن آنها را و روزیم کن به وسیله آنان نیکی دنیا و آخرت را و دور کن از من به وسیله ایشان بدی دنیا و آخرت را و هراس های روز قیامت را

درود بر تو ای ولی خدا درود بر تو ای حجت خدا درود بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین درود بر تو ای استوانه دین درود بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا درود بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا درود بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا درود بر تو ای وارث اسماعیل قربانی خدا درود بر تو ای وارث موسی هم سخن با خدا درود بر تو ای وارث عیسی روح خدا درود بر تو ای وارث محمد رسول خدا درود بر تو ای وارث امیرالمؤمنین علی ولی خدا و وصی فرستاده پروردگار جهانیان درود بر تو ای وارث فاطمه زهرا درود بر تو ای وارث حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت درود بر تو ای وارث علی بن حسین زینت عابدان درود بر تو ای وارث محمد بن علی شکافنده دانش اولین و آخرین درود بر تو ای وارث جعفر بن محمد راستگو خوشرفتار درود بر تو ای وارث موسی بن جعفر درود بر تو ای شهید با صدق و حقیقت درود بر تو ای جانشین نیکوکار با تقوی گواهم به اینکه تو به پا داشتی نماز را و ادا کردی زکات را و امر به معروفو نهی از منکر کردی و پرستش نمودی خدا را تا دم مرگ درود بر تو ای اباالحسن و رحمت خدا و برکات او

خدایا آهنگ به درگاهت کردم از وطنم و نور دیدم و طی کردم شهرها را به امید رحمت تو ناامید مکن مرا و باز مدار مرا بدون برآوردن حاجتم و رحم کن رفت و آمد بر سر قبر فرزند برادر رسولت درودهای تو بر او و آل او پدر و مادرم فدای تو باد ای مولای من آمدم به زیارتت و بدرگاه شما وارد شده و پناهنده از آنچه جنایت کردم بر خودم و بار سنگین گناه را بر دوش کشیدم پس شفیع من باش به درگاه خدا روز نداریم و بی چیزیم برای توست نزد خدا مقام پسندیده و تو نزد او آبرومندی

خدایا من تقرب می جویم به سوی تو به دوستی و ولایت ایشان پیرو و دوست آنهایم بدانچه پیرو و دوست اول آنها بودم و بیزارم از هر دسته و گروهی جز آنها خدایا لعنت کن به کسانیکه تبدیل کردند نعمت را و متهم کردند پیغمبرت را و منکر آیات تو شدند و مسخره کردند امامت را و سوار کردند مردم را بر دوش آل محمد خدایا من تقرب می جویم به سویت به وسیله لعنت بر آنها و بیزاری از آنها در دنیا و آخرت ای مهربان

رحمت خدا بر تو ای اباالحسن درود خدا بر روان تو و جسم پاکت که شکیبا بودی و تویی راستگو تصدیق شده بکشد خدا هر که تو را کشت با دست و زبان

الله اکبر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمد لله بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله صلی الله علیه و اله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک به و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و ان علیا ولی الله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و انه سید الاولین و الاخرین و انه سید الانبیاء و المرسلین اللهم صل علی محمد عبدک و رسولک و نبیک و سید خلقک اجمعین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرک اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبدک و اخی رسولک الذی النتجبته بعلمک و جعلته هادیا لمن شئت من خلقک و الدلیل علی من بعثته برسالاتک و دیان الدین بعدلک و فصل قضائک بین خلقک و المهیمن علی ذلک کله و السلام علیه و رحمة الله و برکاته اللهم صل علی فاطمة بنت نبیک و زوجة ولیک و ام السبطین الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة الطهرة الطاهرة المطهرة التقیة النقیة الرضیة الزکیة سیدة نساء اهل الجنة اجمعین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرک اللهم صل علی الحسن و الحسین سبطی نبیک و سیدی شباب اهل الجنة القائمین فی خلقک و الدلیلین علی من بعثت برسالاتک و دیانی الدین بعدلک و فصلی قضائک بین خلقک اللهم صل علی علی بن الحسین عبدک القائم فی خلقک و الدلیل علی من بعثت برسالاتک و دیان الدین بعدلک و فصل قضائک بین خلقک سید العابدین اللهم صل علی محمد بن علی عبدک و خلیفتک فی ارضک باقر علم النبیین اللهم صل علی جعفر بن محمد الصادق عبدک و ولی دینک و حجتک علی خلقک اجمعین الصادق البار اللهم صل علی موسی بن جعفر عبدک الصالح و لسانک فی خلقک الناطق بحکمک و الحجة علی بریتک اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی عبدک و ولی دینک القائم بعدلک و الداعی الی دینک و دین ابائه الصادقین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرک اللهم صل علی محمد بن علی عبدک و ولیک القائم بامرک و الداعی الی سبیلک اللهم صل علی علی بن محمد عبدک و ولی دینک اللهم صل علی الحسن بن علی العامل بامرک القائم فی خلقک المخصوص بکرامتک الداعی الی طاعتک و طاعة رسولک صلواتک علیهم اجمعین اللهم صل علی حجتک و ولیک القائم فی خلقک صلوة تامة نامیة باقیة تعجل بها فرجه و تنصره بها و تجعلنا معه فی الدنیا و الاخرة اللهم انی اتقرب الیک بحبهم و اوالی ولیهم و اعادی عدوهم فارزقنی بهم خیر الدنیا و الاخرة و اصرفعنی بهم شر الدنیا و الاخرة و اهوال یوم القیمة

کبوترانـه دلـم بـی قـرار گنبـد شد

یا علی بن موسی الرضا

کنار سفره که بودیم حرف مشهد شـد

وزید بوی خراسان و ناگـهان رد شد

دوباره یـاد غریب آشـنا و شـوق حرم

و سیل اشک که پشت پلکها سد شد

و دخترم که به دل حسرت زیارت داشت

درست هم نظر مرتضـی و احمـد شد

دو سـال هست که تو قـول داده ای بابا

بـرای مـا که نـرفتیم واقعـآ بـد شد

تمام بودنـم آوار شـد و یـک لحظــه

زمان برای عبور از خـودش مردد شد

دو روز بـعد بلیـط و شـروع یک پروار

کبوترانـه دلـم بـی قـرار گنبـد شد

قطار تهران،مشهد درست ساعت هشت

و ایستگاه که سرشار بـوق ممتد شد

و چند ساعت دیـگر به صحـن آزادی

نگاه منتظرم گـرم رفـت و آمـد شد

 

اسماعیل سکاک قزوین

مثل همیشه چشم به راه نگاه توست

یا علی بن موسی الرضا

نقاره ها زشوق تو دارند گفت و گو

پیچیده در رواق سحر ، عطر سبز هو

از خویش می شوند رها فوج کفتران

در سایه سار این همه سیمرغ آرزو

در آستان قدسی ات ای قبله گاه مهر

هستند لحظه های حرم ، دائم الوضو

بنگر غریب خسته ی حیرت نصیب را

در ازدحام آینه ها ، غرق جست وجو

این سایه ی مکدر و درمانده آمده ست

از خاک درگه تو کند کسب آبرو

دل را دخیل بسته به لبخند روشنت

واکن گره زبغض فروخفته در گلو

مثل همیشه چشم به راه نگاه توست

این زائر نشسته در ایوان روبرو

حسن یعقوبی

به ایوان تو دلباخته تر می رفتیم

یا علی بن موسی الرضا

اولین مرتبه ای بود سفر می رفتیم

به تمنای تو از خانه به در می رفتیم

توی آبادی مان – ساده بگویم – مولا !

مانده بودیم اگر ، پاک هدر می رفتیم

بین ما صحبتی از غربت « آقا » شده بود

رو به سمت حرم از شوق به سر می رفتیم

اولین مرتبه ای بود که در گوشه صحن

با سر زلف پریشان تو ور می رفتیم

پا به پای دل ما عشق قدم بر می داشت

روی دریاچه ای از ابر مگر می رفتیم ؟!

رو به ایوان طلا غرق تماشا بودیم

خوش خیال این که به دنبال پدر می رفتیم

تا به خود آمده بودیم ، دوتا سر گردان

پدر از سمتی و ما سمت دگر می رفتیم

خواهر کوچک من ، یکسره هق هق می کرد

یادمان نیست که ... یا ...؟ نه! به نظر می رفتیم

خادمی پیر من و مرضیه را پیدا کرد

لحظه ای بود که از صحن به در می رفتیم

سی – چهل سال از آن حال و هوا می گذرد

که من و « مرضیه » همراه پدر می رفتیم

چشم مان کی به قدم های تو روشن می شد

از نشابور ، از این خطه ، اگر می رفتیم

در مسیر قدمت – ضامن آهو ! – ماندیم

به کجا بهتر از این راه ، گذر ، می رفتیم

جاده گاهی که به روی دل ما سد می شد

عشق می آمد و از کوه و کمر می رفتیم

روزهایی که سرا پای خراسان می سوخت

رو نه در گاه تو با خون جگر می رفتیم

می سپردیم به دستان تو خود را ، مولا !

هر زمانی که به آغوش خطر می رفتیم

خواب دیدم – دو سه شب پیش – من و مرضیه باز

رو به ایوان تو دل باخته تر می رفتیم

 

خدابخش صفادل